به گزارش 2فوریت:در حالی که بار دیگر پایتخت آرام و دیپلماتمأب عمان میزبان گفتوگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن شده، تحولات این دور از مذاکرات در لایهای از ابهام، روایتسازی و بازیهای تاکتیکی فرو رفته است.فضایی که بیش از آنکه انعکاسدهنده مسیر روشن دیپلماسی باشد، آیینهای از تردیدهای راهبردی و فشارهای همزمان داخلی و بینالمللی است.
منابع آگاه از آغاز دور تازهای از گفتوگوها در مسقط خبر دادهاند؛ گفتوگوهایی که به صورت غیرمستقیم و با واسطهگری عمانیها، و احتمالاً با حمایتهایی پنهان از سوی قطر و فرانسه، در حال انجام است. گرچه فرم برگزاری این نشستها به شکل تبادل متنی و بدون دیدار مستقیم میان دو هیئت باقی مانده، اما فحوای اطلاعات رسیده حکایت از آن دارد که دو طرف بیش از همیشه نیازمند یک نتیجه ولو موقت هستند.
پیشنهاد «توافق موقت» یا آنچه برخی منابع غربی از آن با عنوان “less for less” یاد کردهاند، در قلب این گفتوگوها قرار گرفته، توافقی که ممکن است به جای پرداختن به کلیات و توافق جامع، روی اقدامات گامبهگام و محدود تمرکز کند: تعلیق بخشی از غنیسازی، کاهش سطح ذخایر اورانیوم، و همکاری بیشتر با آژانس؛ در ازای کاهش فشار اقتصادی، آزادسازی منابع بلوکهشده و توقف کمپین فشار حداکثری.
اما همین ایده نیز در تعلیق میان دو نگرانی عمده معلق مانده: از سویی تردید جمهوری اسلامی به پایبندی دولت بایدن به توافقی که ضمانت اجرایی ندارد، و از سوی دیگر، ترس واشنگتن از انتقادات داخلی و اثرگذاری آن بر انتخابات پیشرو.
مذاکرات در عمان همچنین در سایهای از تحولات همزمان شکل گرفتهاند، اعمال تحریمهای تازه از سوی آمریکا علیه افراد و نهادهای مرتبط با برنامه هستهای، هشدار کشورهای اروپایی درباره فعالسازی مکانیزم اسنپبک، و از همه مهمتر، افزایش تحرکات نظامی ایالات متحده در منطقه. حضور ناو هواپیمابر یواساس کارل وینسون در آبهای جنوبی و انتقال اضطراری باتریهای پاتریوت به منطقه، پیام روشن اما تلویحی برای تهران دارد، ابزار چانهزنی تنها محدود به میز مذاکره نیست.
همزمان، روایتها در رسانهها نیز چهرهای دوگانه از وضعیت جاری به نمایش گذاشتهاند. برخی منابع غربی از «پیشرفت نسبی» سخن میگویند و برخی دیگر از «درجا زدن». در ایران، در حالیکه رسانههای رسمی تلاش دارند فضای گفتوگو را منطقی و سازنده نشان دهند، نخبگان سیاسی با احتیاط به تحلیل آن میپردازند، گویی خاطره تلخ برجام و خروج آمریکا، همچنان زخمی التیامنیافته در حافظه دیپلماتیک کشور است.
نکته دیگر، حضور نامرئی اما پررنگ آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این معادله است. اعلام سفر قریبالوقوع رافائل گروسی به تهران، خود نشانهای است از جدی بودن گفتوگوها، اما همزمان نشانهای از نگرانی غرب نسبت به کاهش سطح همکاری ایران با آژانس. تهدیدهای تهران مبنی بر انتقال مواد حساس به مکانهای امن و محدود کردن دسترسی بازرسان، بازی را در آستانه نقطه جوش نگه داشته است.
در نهایت، مذاکرات عمان بیش از آنکه تنها یک منازعه سیاسی میان تهران و واشنگتن باشد، نمادی از جدال دو روایت است: روایتی که خواهان احیای اعتماد از دسترفته است، و روایتی که از هرگونه امتیازدهی هراس دارد. در این میان، آنچه تعیینکننده خواهد بود، نه صرفاً محتوای توافق، که زمانبندی، وزن فشارها و توان مدیریت افکار عمومی داخلی در هر دو کشور است.
اگر مسقط بتواند بار دیگر نقش سنتی خود بهعنوان پلی میان دو سوی خلیج را بازی کند، شاید این مذاکرات به نقطهای از تفاهم برسند، هرچند نه از جنس مصالحه نهایی، بلکه از نوع آتشبسهای موقت که بیش از آنکه مسأله را حل کند، آن را در زمان منجمد نگه میدارد.