هنگامی که نتانیاهو سرانجام راهی واشنگتن شد بایدن باید به او بگوید که ایالات متحده آماده است تا به شکل گیری نظم جدیدی در خاورمیانه کمک کند، اما نه نظمی که بر اساس تحقیر فلسطینیان و سیاست تغییر رژیم در ایران باشد.
بازی طراحی شده نتانیاهو برای بایدن: نقشه‌ای برای ریاض، تهران و فلسطین!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ۲ فوریت، شش هفته از نخست وزیری نتانیاهو می‌گذرد. اگر وضعیتی عادی حاکم بود او ممکن بود هر زمانی به واشنگتن بیاید. با این وجود، اکنون برهه زمانی عادی‌ای نیست. گفته می‌شود مقام‌های ارشد پیرامون "جو بایدن" رئیس جمهور ایالات متحده در مورد دعوت از نتانیاهو محتاطانه رفتار می‌کنند چرا که نتانیاهو به دلیل نوع رویکردش در قبال فلسطینیان و برنامه اش برای اصلاحات دستگاه قضایی اسرائیل که قصد دارد طبق آن دیوان عالی اسرائیل را تابع پارلمان سازد درگیر جنجال سیاسی داخلی شده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی؛ هم چنین، اگر نتانیاهو به امریکا بیاید سخنرانی‌ای سخت گیرانه را در قبال بایدن دوست قدیمی خود ایراد خواهد کرد. با این وجود، نتانیاهو در مقابل توصیه‌های احتمالی بایدن پاسخی در مورد سیاست داخلی اسرائیل خواهد داشت.
دیالوگ میان آن دو می‌تواند این گونه باشد:
نتانیاهو: اگر آن چه را واقعا نیاز دارم به من بدهید می‌توانم دست راستی‌های دولت ائتلافی ام را مهار کنم.
بایدن: چه بدهیم؟
نتانیاهو: از شما می‌خواهم با سعودی‌ها جبران کنید.
این یک خواسته سرگردان خواهد بود. با این وجود، کارشناسان منطقه‌ای در هفته‌های اخیر به "فارین پالسی" گفته اند که بر سر این موضوع اجماع نظر دارند که تنها موضوعی که نتانیاهو به آن اهمیت می‌دهد علاوه بر ماندن در قدرت و به زندان نیفتادن به دلیل اتهامات رشوه و فساد مالی که متوجه اوست پایان دادن به انزوای اسرائیل در خاورمیانه از طریق متقاعد ساختن ریاض برای پیوستن به توافق ابراهیم و توافق بر سر عادی سازی روابط با اسرائیل مشابه عادی سازی رابطه اسرائیل با امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان است.
نتانیاهو معتقد است که واشنگتن می‌تواند در این باره ریاض را متقاعد سازد و به نوعی به اسرائیل عرضه کند. "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان سعودی حاکم واقعی آن پادشاهی به مقام‌های اسرائیلی و امریکایی گفته که می‌خواهد امریکا با ریاض به عنوان نیروی اصلی منطقه رفتار کند و فروش تسلیحات به آن کشور که از پاییز گذشته متوقف شده را از سر گیرد و تعهدات امنیتی را به متحدان نزدیک خود ارائه دهد.
توافق ابراهیم حول محور جهت گیری مجدد فرهنگ سیاسی عرب بنا شده است. رژیم‌های عربی مدت‌ها مشروعیت متزلزل خود را با ابراز خصومت سرسختانه نسبت به اسرائیل تقویت کرده بودند. کشور‌هایی مانند مصر و اردن به جنگ‌های خود با اسرائیل پایان داده بودند، اما آرمان فلسطینیان را از خود ساختند.
با این وجود، در حالی که تقاضای فلسطین برای تشکیل کشور در سه دهه گذشته به بن‌بستی طاقت فرسا گرفتار شده بود ایران به طور فزاینده‌ای تهدیدی جدی هم برای همسایگان سنی اش و هم برای اسرائیل ایجاد کرد. منطق دشمن مشترک بر تعهد ایدئولوژیکی که نیروی الزام آور خود را دست کم در میان نخبگان حاکم از دست داده بود در نهایت غلبه کرد.
در آگوست ۲۰۲۰ میلادی امارات متحده عربی با تشویق دولت ترامپ معاهده‌ای را با اسرائیل امضا کرد که بر اساس آن هر دو کشور متعهد به صلح، عادی‌سازی روابط و همکاری در طیف گسترده‌ای از زمینه‌های اقتصادی و فنی شدند. دولت‌های عربی دیگر منطقه نیز به زودی از این روند پیروی کردند. در سپتامبر ۲۰۲۲ میلادی شیخ "عبدالله بن زاید آل نهیان" وزیر امور خارجه امارات متحده عربی سفری پنج روزه به اسرائیل داشت و با تمام شخصیت‌های اصلی آن کشور دیدار کرد و از بنای یادبود هولوکاست بازدید نمود. اکنون که در شعبه دانشگاه نیویورک در ابوظبی یهودیان ارتدوکس افراطی از کلاس‌های درس خود بیرون می‌آیند می‌توان گفت که این توافق به واقعیت تبدیل شده است.
هسته سخت پیمان ابراهیم همکاری امنیتی منطقه‌ای علیه ایران است. اسرائیل اکنون با بحرین و مراکش قرارداد‌های امنیتی امضا کرده و به امارات متحده عربی در دفاع موشکی پس از حملات صورت گرفته به ابوظبی توسط انصارالله مورد حمایت ایران در یمن کمک کرده است. این حملات که عربستان سعودی را نیز هدف قرار داده اند به رانده شدن بیش‌تر کشور‌های حوزه خلیج فارس به سوی اسرائیل دامن زده اند که سامانه گنبد آهنین از پیشرفته‌ترین فناوری‌های دفاع موشکی اسرائیل را نیز شامل می‌شود.
مطمئنا نتانیاهو در این باره درست فکر می‌کند که اگر عربستان سعودی به عنوان خادم حرمین شریفین، غول خلیج فارس و برای سال‌ها قهرمان آرمان فلسطین به این حلقه همکاری بپیوندد خاورمیانه جای متفاوتی خواهد شد. این چشم انداز آشکارا در ریاض مورد بحث قرار می‌گیرد. محمد بن سلمان بیش از شیخ محمد بن زاید آل نهیان از امارات نسبت به فلسطینیان احساساتی نیست. او در زمان ریاست جمهوری ترامپ در مورد انتقال سفارت امریکا در اسرائیل از تل آویو به بیت المقدس مخالفتی ابراز نکرد تصمیمی که خشم فلسطینیان و حامیان آنان را برانگیخته بود.
منابع آگاه می‌گویند محمد بن سلمان در جریان دیدار و گفتگوی طولانی با مقام‌های امریکایی در آن زمان حتی نامی از فلسطینیان ذکر نکرده بود.
پس مشکل کجاست؟ نخست آن که "ملک سلمان" پادشاه عربستان سعودی و پدر محمد بن سلمان وابستگی زیادی به آرمان فلسطین مانند تمام هم نسلی هایش دارد. اگر نتانیاهو با گسترش یا رسمی کردن شهرک‌های غیر قانونی یهودی نشین و حتی کم‌تر از آن با الحاق بخشی از کرانه باختری سعی در راضی کردن متعصبان مذهبی در دولت ائتلافی اش داشته باشد در آن صورت محمد بن سلمان که یک فرصت طلب بدبین، اما نه احمق است به توافق نخواهد پیوست.
دوم آن که ریاض نسبت به دولت بایدن نظر مساعدی ندارد و نسبت به تصمیمات آن خوش بین نیست. زمانی که بایدن در تابستان گذشته از ولیعهد سعودی درخواست کرد تا تولید نفت کشورش را افزایش دهد تا قیمت نفت کاهش یابد محمد بن سلمان درخواست اور ا رد کرد. سعودی‌ها به‌طور فزاینده‌ای خود را به عنوان یک قدرت رو به رشد در جنوب جهانی قلمداد می‌کنند که بر اساس منافع خود با ایالات متحده، چین و روسیه همکاری می‌کند. آنان اصرار دارند که نشان دهند دیگر در مدار امریکا نیستند.
با این وجود، دلیل واقعی تحقق نیافتنی بودن رویای نتانیاهو آن است که بایدن نباید امتیازاتی را که محمد بن سلمان می‌خواهد به او بدهد و این کار را نیز نخواهد کرد. حتی در صورت نادیده گرفتن رفتار وحشیانه و بیرحمانه محمد بن سلمان در داخل خاک کشورش که محدود به قتل و تکه تکه کردن "جمال خاشقجی" روزنامه نگار مخالف نشده واقعیت آن است که او سال‌ها وقت اش را صرف جنگی وحشیانه و خودویرانگر علیه یمنی‌ها کرده است.
پذیرش روابط ناتو با عربستان سعودی در چنین شرایطی برای ایالات متحده غیرقابل تصور است. اگر محمد بن سلمان به یک حمله دیگر از سوی انصارالله با حمله به ایران پاسخ می‌داد و پس از پاسخ تهران از امریکا می‌خواست به تعهدات امنیتی خود متعهد باشد چه رخ می‌داد؟ حتی ترامپ بهترین دوست سعودی‌ها در کاخ سفید نیز در این باره مکث می‌کرد.
بایدن برخلاف ترامپ با دیدگاه اسرائیل و عربستان سعودی مبنی بر آن که می‌توان ایران را در سکوت ترساند موافق نیست. اسرائیل و عربستان سعودی ترامپ را متقاعد کردند که از برجام خارج شود که اکنون پیامد آن را شاهد هستیم و ایران به کشوری کاملا هسته‌ای تبدیل شده است. بایدن به کمک اسرائیل و عربستان سعودی برای مهار ایران نیاز دارد، اما نمی‌تواند به آن دو کشور اجازه دهد که ایالات متحده را به خصومت‌هایی بکشانند که تنها باعث لجوجانه و ستیزه جویانه‌تر شدن رفتار و تصمیمات تهران خواهد شد.
بایدن هیچ لطفی در حق نتانیاهو با استفاده از عربستان سعودی نخواهد کرد و اگر هم بخواهد چنین خواسته‌ای را بپذیرد کنگره امریکا به او اجازه نخواهد داد. شاید این موضوع اهمیتی نداشته باشد، زیرا اسرائیل و عربستان سعودی باید از طریق تهدید مشترک ایران و منافع مشترک اقتصادی به یکدیگر نزدیک شوند.
درک این موضوع که اسرائیل که به طور فزاینده‌ای غیرلیبرال‌تر می‌شود و در برابر وحشی گری‌های دوره‌ای محمد بن سلمان خرده گیری‌ای نمی‌کند ناامید کننده است. با این وجود، ایالات متحده نیز نمی‌تواند دستان خود را از عربستان سعودی بشوید. اکنون بایدن با کمال تاسف دریافته که جایگاه سعودی‌ها به‌عنوان "تولید کننده نوسانی نفت" در جهان به آن کشور اهرمی فوق العاده بر بازار‌ها جهانی بخشیده است. هم چنین، بایدن به سعودی و اسرائیلی‌ها نیاز دارد تا از گسترش نفوذ ایران در سراسر خاورمیانه جلوگیری کند.
توافقات ابراهیم از آنجایی که مظهر چشم انداز آینده نگر خاورمیانه مبتنی بر توسعه انسانی و اقتصادی است هم برای منطقه و هم برای ایالات متحده یک موهبت قلمداد می‌شود. هنگامی که نتانیاهو سرانجام راهی واشنگتن شد بایدن باید به او بگوید که ایالات متحده آماده است تا به شکل گیری نظم جدیدی در خاورمیانه کمک کند، اما نه نظمی که بر اساس تحقیر فلسطینیان و سیاست تغییر رژیم ایران باشد.
انتهای پیام/.
https://2foriat.ir/vdceb78fijh8e.9bj.html
نام شما
آدرس ايميل شما