فروشنده همان اول با دریافت پول از بانک، خودش را از بازی بیرون کشیده و اگر عیب و نقصی در کالا وجود نداشته باشد، هرگز دوباره با شما روبرو نخواهد شد. بانک تا پایان قرارداد مثل عقاب بالای سرشماست و اگر در مورد پرداخت اقساط اهمال کنید، مستوجب عقوبت شناخته می‌شوید
پشت‌پرده دعوای فروشندگان سنتی و سرا‌های ایرانی چه می‌گذرد؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ۲ فوریت، فروش اقساطی لوازم‌خانگی، فرش، موبایل و هرآنچه فکرش را بکنید برگ برنده فروشگاه‌های عظیمی است که پست‌سرهم مثل قارچ در گوشه کنار کشور سبز می‌شوند.
تبلیغات سنگین تلویزیونی و محیطی، توجهات را سمت این فروشگاه‌ها جلب کرده و مردم معمولا آن‌ها را با نام سرای ایرانی می‌شناسند. هرچند این نامگذاری دقیق نیست. سرا‌های ایرانی همه‌چیز می‌فروشند و توانسته‌اند ظرف مدتی کوتاه اعتماد به‌نفس بالایی کسب کنند. فروشند‌ه‌های سنتی و کسب‌وکار‌های خرد به‌طور طبیعی آن‌ها را رقیب خود می‌دانند و نمی‌خواهند سر به تنشان باشد. چون مثل هیولایی سیری‌ناپذیر مشتریان را درو می‌کنند. دعوای روز‌های اخیر از همین جا سرچشمه می‌گیرد، اما در پس این دعوا‌های صنفی چه حقیقتی پنهان شده و حق با چه کسی است؟
سرا‌های ایرانی به روایت خودشان
سرا‌های ایرانی مولود پیشرفت و مدرنیته هستند. فروشگاه‌های بزرگ و حتی غول‌پیکر که در تقسیم‌بندی‌های رایج دنیای مارکتینگ و فروش آن‌ها را با عنوان «مگامال» توصیف می‌کنند. خالقان این ایده در نظریه‌پردازی خود از کمبود وقت حرف می‌زنند و فکت‌هایی مثل دسترسی بهتر را به کار می‌برند
سرا‌های ایرانی طیف وسیعی از محصولات مختلف را در یک نقطه گردآوری کرده‌اند و با این کار برگ دیگری رو می‌کنند. حتی ساعت کاری فعالیت‌شان را براساس نیاز مشتریان تغییر می‌دهند.
فروش بدون واسطه به سرا‌های ایرانی کمک می‌کند در قیاس با فروشگاه‌های سنتی، قیمت محصول را پایین بیاورند. همچنین، چون تعداد فروش بالاست، فرصت دارند حاشیه سود را بدون دغدغه معمول فروشندگان خرد تعیین کنند.
فروش اقساطی مزیت بعدی سرا‌های ایرانی است. اگر مشتری زیاد باشد، اگر فروش تضمین شود و اگر حضور استمرار پیدا کند به‌اصطلاح کارتان رونق گرفته و می‌توانید با سرعت تمام به پیش بروید. ضمن اینکه فرصت دارید روی کمک بازیگران دیگری حساب باز کنید که حاضرند دست یاری به شما بدهند و برای خود سهمی از این سفره پرنعمت بردارند. اینجاست که پای بانک‌ها به دعوای سرا‌های ایرانی و فروشگاه‌های سنتی باز می‌شود.
سرا‌های ایرانی به روایت تولیدکننده‌ها
تورم و رکود هر دو به یک اندازه دشمن تولید محسوب می‌شوند. در حالت اول قیمت‌ها به‌قدری بالا می‌رود که مشتریان قادر نباشند با خاطر آسوده و بدون دغدغه دست به‌جیب شوند و آنچه نیاز دارند را خریداری کنند. تولیدکنندگان در شرایط تورم از دو جبهه مورد حمله قرار می‌گیرند. هم قیمت مواد اولیه و هزینه‌های تمام شده بالا می‌رود و هم کالایشان روی دستشان می‌ماند.
رکود پس از تورم رخ می‌دهد. شاید قیمت‌ها با سرعت سابق پله‌ها را بالا نروند، اما به‌خاطر تداوم حضور گرانی هنوز کسی توان خرید ندارد. رکود همچنین به نوعی سردردگمی لزج و سمج دامن می‌زند. چون خریداران احتمال می‌دهند به‌زودی شرایط بازار تغییر خواهد کرد.
بازار تولید ایران در سال‌های اخیر ناچار بوده با هر دو عامل تورم و رکورد دست‌وپنچه نرم کند. در بعضی مقاطع این جنگ کاملا نابرابر پیش رفته و تولیدکنندگان در اصطلاح آچمز شده‌اند. حالا اگر فروشنده‌ای پیدا شود که از توان و زور کافی برای تضمین مقدار مشخصی فروش برخوردار است یا می‌تواند با تبلیغات گسترده آن‌ها را به‌صف کند، حتما نازش را می‌خرید. قیمت را برایش منعطف می‌کنید، حاشیه سودتان را پایین می‌آورید، دستش را باز می‌گذارید و نمی‌گذارید انبارش خالی بماند. نه؟
سرا‌های ایرانی برای تولیدکنندگان ایرانی نعمت بزرگی هستند که سودآوری و فروش را تضمین می‌کنند. ظاهر و قیافه شان هم اعتبار برند‌های ایرانی را بالا ببرد، چون به‌هرحال از ویترین خوبی برخوردار هستند. حداقل در قیاس با فروشنده‌های سنتی آن‌ها را بیشتر تحویل می‌گیرند.
سرا‌های ایرانی به روایت بانک‌ها
فروش اقساطی رابطه‌ای سه‌طرفه است؛ خریدار، فروشنده و کسی که پرداخت پول را تضمین کند. خریدار بدون اینکه مقداری پول را به‌صورت یکجا پرداخت کند به کالا یا خدمات مورد نیازش می‌رسد. حتی در مواردی امکان دارد پولی در بساط نداشته باشد یا از نعمت چک بانکی بی‌بهره نبرد، اما وقتی با تبلیغات رنگارنگ درباره خرید بدون نیاز به پیش‌پرداخت، چک و ضامن روبرو می‌شود، عنان از کف می‌دهد.
فروشنده و تولیدکننده به‌طور مشترک در ضلع دوم قرار می‌گیرند، چون قابل تفکیک نیستند. فروش هر محصولی در شرایط عادی زمان‌بر است. فروش اقساطی را نقش میان‌بر فروش را بازی می‌کند و به مشتری اجازه می‌دهد بدون پرداخت کامل پول، چیزی را خریداری کند و هزینه‌اش را به‌شکل مدت‌دار بپردازد.
بانک درست وسط ماجرای فروش اقساطی ایستاده است و هزینه محصول را از طرف خریدار به فروشنده می‌دهد. فروشنده پول را برمی‌داند و سراغ کار خودش می‌رود. بانک می‌ماند و مشتری که باید در مدتی مشخص کار تسویه را انجام دهد. واقعا بانک‌ها فقط از سر خیرخواهی با سرا‌های ایرانی همکاری می‌کنند یا با توسل به مواردی مثل سود (در مواردی حتی بالاتر از نرخ مصوب) و کارمزد و... موقعیت را برای چرخش بیشتر پول و ایجاد درآمد برای خودشان فراهم می‌کنند؟
سرا‌های ایرانی به روایت فروشنده‌های سنتی
سرا‌های ایرانی فروشنده‌های سنتی و کسب‌وکار‌های سنتی را می‌ترساند. تصور کنید برای مدتی مدید پادشاه بازار بوده‌اید و برای ساخت محدوده و قلمرو مخصوص خودتان زحمت کشیده‌اید. بعد متوجه می‌شوید سروکله بازیگری بزرگ پیدا شده و از همان اول مشخص است قرار است بدجوری پشت شما را به خاک بمالد. انصافا نگران نمی‌شوید؟
تبلیغات جذاب و دلفریب، امکانات رفاهی متعدد، تخفیف‌های وسوسه‌کننده، محیط دلباز و مشتری‌پسند و از همه مهمتر تاکید روی فروش اقساطی، آن‌هم با شرایط ساده که گاهی حتی از چک و ضامن بی‌نیاز است، سرا‌های ایرانی را در مقایسه با فروشندگان سنتی جلو می‌اندازد.
فروشگاه‌های لوازم‌خانگی، فرش، موبایل و... که به‌شکل سنتی فعالیت می‌کنند، متوجه شده‌اند رقیب تازه‌ظهورشان قرار است به‌زودی همه‌چیز را مثل سیاهچاله ببلعند. از دید آن‌ها شرایط و ضوابط این مبارزه کاملا نابرابر است.
سرا‌های ایرانی گروه کثیری از مشتریان را به‌سمت خود جلب می‌کنند. به آن‌ها وعده عرضه محصول با قیمت پایین و بدون واسطه را می‌دهند و در کنارش می‌گویند اگر مشتری مایل باشد، با کمال میل امکان فروش اقساطی را فراهم می‌کند. همچنین از این سمت سراغ بانک‌ها می‌روند و به پشتوانه کثرت مشری رضایتشان را برای پرداخت وام خرد جلب می‌کنند.
فروشند‌ه‌های سنتی می‌گویند پول دست بانک‌هاست و سرا‌های ایرانی به واسطه پول و رابطه، مشتری‌ها را درو می‌کنند. تولیدکننده‌ها هم از خدایشان است محصول خود را بفروشند. پس تخفیف می‌دهند و حتی قیمت را پایین می‌آورند تا هر طور شده محصولاتشان را بفروشند. پس احساس می‌کنند در رقابتی نابرابر حضور دارند و الساعه صدای شکستن استخوان‌هایشان بلند خواهد شد.
سرا‌های ایرانی به روایت خریداران
خرید اقساطی لوازم خانگی، فرش، موبایل، مبل و... در شرایط فعلی کاملا وسوسه‌کننده است. قیمت‌ها در اغلب مواقع بالاست و نمی‌توان بدون داشتن احساس نامطبوع سراغشان رفت.
تورم در سال‌های اخیر با سرعتی بین ۳۰ تا ۴۰ درصد چهارنعل تاخته و اگر فروشنده‌ای حاضر شود کالای خود را با نرخ سود حدود ۲۰ درصد بفروشد، باز هم خریدار در پایان قرارداد سود کرده است. آن‌هایی که صاحب چک و دسته‌چک هستند، مشکلی نخواهند داشت و فروش اقساطی کالا بدون نیاز به چک و ضامن، سایر اقشار را هم وسوسه می‌کند.
فروش اقساطی سرا‌های ایرانی اگرچه با تاکید روی «بدون چک» و «بدون ضامن» تبلیغ می‌شود، اما نهایتا به اعتبار و آبروی شما نزد سیستم بانکی وابسته است. خیالتان راحت، چون دست آخر از شما فیش حقوقی، حساب بانکی، سپرده ریالی، سفته الکترونیک طلب می‌کنند.
فروشنده همان اول با دریافت پول از بانک، خودش را از بازی بیرون کشیده و اگر عیب و نقصی در کالا وجود نداشته باشد، هرگز دوباره با شما روبرو نخواهد شد. بانک تا پایان قرارداد مثل عقاب بالای سرشماست و اگر در مورد پرداخت اقساط اهمال کنید، مستوجب عقوبت شناخته می‌شوید. همچنین برخلاف آنچه به‌نظر می‌آید امکان دارد هیجان و ذوق ناشی از خرید اقساطی باعث شود، پای قراردادی را امضا کنید که بازپرداخت آن به‌بهانه‌هایی مثل کارمزد دریافت وام و سایر هزینه‌ها بیش از نرخ مصوب محاسبه شده است.‌
می‌ماند موضوع اصلی یعنی دعوای فروشنده‌های سنتی و سرا‌های ایرانی. قطعا تا حالا قضیه لحاف ملانصرالدین و دعوایی که سرآن اتفاق افتاد را شنیده‌اید. اگر جوابتان منفی است، می‌توانید از گوگل کمک بگیرید. خلاصه که این‌طور!
انتهای پیام/.
https://2foriat.ir/vdcc.oq0a2bqoola82.html
نام شما
آدرس ايميل شما