آن چه در حال حاضر در سیاست خارجی ترکیه در حال رخ دادن است با مضمون گفتگوی سال‌ها پیش من با دوستان ترک‌ام در آنکارا انطباق دارد. ترکیه ممکن است از ایالات متحده و ناتو فاصله بگیرد، اما به طور کامل با روسیه همسو نخواهد شد. ترکیه ترکیه است.
آن چه همه در مورد ترکیه اشتباه می‌کنند/ترکیه نه شرقی است و نه غربی/ترکیه ترکیه است!
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ۲ فوریت، زمانی که در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی در آنکارا زندگی می‌کردم در آن زمان اغلب وقت خود را با ترک‌هایی که در فاصله سنی ۲۰ تا ۳۰ سال بودند می‌گذراندم. گفتگویی در جریان ضیافت شام را به خاطر می‌آورم که در آن در مورد سیاست خارجی ترکیه و روابط آن کشور با متحدان ناتو صحبت می‌کردیم. یکی از آنان از من پرسید: "چرا آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها اصرار دارند که ترکیه یا غربی است یا شرقی؟ چرا ما نمی‌توانیم ترکیه باشیم"؟ من به دنبال پاسخی با استناد به منافع ترکیه، جنگ سرد و تلاش ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا بودم و سپس به این موضوع پرداختم که "مصطفی کمال آتاتورک! او می‌خواست ترکیه را به سطح مرفه‌ترین و متمدن‌ترین ملل جهان برساند. هدف او رساندن ترکیه به سطح رفاه و تمدن غرب بود".
به گزارش فارین پالیسی؛ من در سالیان اخیر قدری بیش‌تر به اظهارات دوستان ترک‌ام فکر کرده‌ام. با این وجود، به طور خاص زمانی که لحظات بحرانی در روابط ایالات متحده و ترکیه پیش می‌آید اجتناب ناپذیر است که از خود بپرسیم: چه کسی ترکیه را از دست داد؟
ترکیه و ایالات متحده در یک دوره طولانی از اختلاف نظر قرار دارند، زیرا سیاست ها، اهداف و ارزش‌های دو کشور متفاوت است. هنگامی که "مولود چاووش اوغلو" وزیر امور خارجه ترکیه این هفته برای دیدار با "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه آمریکا به واشنگتن سفر می‌کند به نظر می‌رسد که در راس دستور کار بحث آنان موضوع شروط ترکیه برای سوئد به منظور تایید درخواست عضویت استکهلم در ناتو و تنش در دریای اژه به همراه تمایل آشکار آنکارا برای عادی سازی روابط با "بشار اسد" رئیس جمهور سوریه قرار داشته باشد. آخرین مورد ذکر شده تغییر ویژه‌ای برای ترکیه است.
به خاطر بیاوریم که "رجب طیب اردوغان" رئیس جمهور ترکیه زمانی رهبری کارزار "اسد باید از قدرت برکنار شود" را برعهده داشت. تجدید روابط آنکارا با دمشق نویدبخش پایان دادن به تهدیدی است که یگان‌های مدافع خلق (YPG) برای امنیت ترکیه ایجاد می‌کنند و همکاری ایالات متحده با آن نیروی مسلح کرد سوری را نیز تقریبا غیر ممکن می‌سازد گروهی که شریک واشنگتن در جنگ علیه داعش بوده است. تغییر در سیاست ترکیه برای افزایش آسیب در واشنگتن با تشویق روسیه صورت گرفته است. روابط ترکیه با روسیه به موضوعی بسیار مورد توجه تبدیل شده است به ویژه از زمانی که "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه در فوریه گذشته به ارتش آن کشور دستور حمله به اوکراین را صادر کرد. بسیاری از گزارش‌های مربوط به این موضوع این روابط دوجانبه را از نظر اقتصادی چارچوب می‌دهد، اما چیزی فراتر از آن وجود دارد. این بدان معنا نیست که ترکیه غرب را ترک کرده و با روسیه همسو شده است بلکه بدان معناست که آنکارا از توجه به دغدغه‌های دیگر کشور‌ها خودداری می‌ورزد، زیرا خود به دنبال تبدیل شدن به یک قدرت است.
گزارش‌ها در مورد ترکیه اشتباه نیستند. وضعیت وحشتناک اقتصاد ترکیه عامل مهمی در رویکرد اردوغان نسبت به روسیه است. او در برابر فشار‌های ایالات متحده برای همراهی با تحریم غرب علیه روسیه مقاومت کرده است. در سال ۲۰۲۲ میلادی تجارت میان آنکارا با مسکو افزایشی دو برابر یافت و ترکیه را به سومین شریک تجاری بزرگ روسیه تبدیل کرد. بخش عمده این تجارت در حوزه انرژی بود. روسیه مقادیر قابل توجهی گاز، نفت و زغال سنگ را به ترکیه عرضه می‌کند و ترک‌ها بخشی از هزینه خرید آن را به روبل پرداخت می‌کنند. اردوغان و پوتین با تکیه بر این تجارت اکتبر گذشته در قزاقستان با یکدیگر ملاقات کردند و با طرحی موافقت نمودند که ترکیه را به قطب گاز روسیه تبدیل خواهد کرد.
ترک‌ها مدت هاست که می‌خواهند این نقش را ایفا کنند نقشی که به آنان اجازه می‌دهد پس از برآورده شدن نیاز‌های داخلی شان گاز را مجددا بفروشند. این کار نه تنها باعث درآمدزایی برای ترکیه و کمک به کاهش کسری حساب جاری آن کشور می‌شود بلکه باعث افزایش نفوذ ترکیه در اروپا خواهد شد. ترک‌ها در حال حاضر نفت خام ارزان قیمت روسیه را پالایش می‌کنند و آن را با قیمت بالا می‌فروشند.
علاوه بر حوزه انرژی شرکت‌های ترک جای خالی شده ناشی از خروج همتایان غربی شان از روسیه را پر کرده‌اند. اکنون مصرف کنندگان روس به طور ناگهانی با کالا‌های ترک مواجه شده اند. این فرصت تازه‌ای برای اقتصاد ترکیه است. آنکارا هم چنین پذیرای میلیون‌ها گردشگر روس و تعداد بسیار کوچک تری از الیگارشی‌های ثروتمند آن کشور بوده است.
مقام‌های ترکیه استدلال می‌کنند که نمی‌توانند بدون به خطر انداختن اقتصاد ترکیه تحریم‌هایی را علیه روسیه اعمال کنند و این نشان می‌دهد که روابط دو جانبه تا چه اندازه اهمیت پیدا کرده است. انرژی ارزان روسیه، درآمدی که از گردشگران روس به دست می‌آید و پولی که از سوی روس‌های ثروتمند سرازیر می‌شود پس از سال‌های سوء مدیریت اقتصادی زنجیره‌ای فرصتی برای تنفس اقتصاد ترکیه فراهم می‌کند. با این وجود، اگرچه درست است که روابط اقتصادی دو جانبه پس از حمله روسیه به اوکراین شکوفا شد آنکارا از مدت‌ها پیش از حمله روسیه علیه اوکراین و لغزش اقتصادی ترکیه در حال ارتقای روابط اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک خود با مسکو بود.
با این وجود، برخی از تحلیلگران طرفدار ترکیه می‌گویند آنکارا و مسکو در لیبی، قره باغ کوهستانی و سوریه جانب طرفین مختلف درگیری‌ها را گرفته‌اند. آنان هم چنین به فروش پهپاد‌ها و تسلیحات ترکیه به اوکراین، تعهد لفظی اردوغان به حمایت ترکیه از استقلال اوکراین و قرارداد غلاتی که ترک‌ها میانجی آن بودند و به جلوگیری از بحران جهانی غذا کمک کرد اشاره می‌کنند. شاید در ظاهر استدلالی منصفانه باشد، اما واقعیت آن است که، اردوغان و پوتین توانستند اختلافات خود را در درگیری‌های لیبی، سوریه و ارمنستان و جمهوری آذربایجان کنار بگذارند و به همکاری در ایجاد روابط اقتصادی قوی‌تر و روابط امنیتی ادامه دهند.
نکته دوم آن که دوستان ترکیه استدلال می‌کنند که هر آن چه بین آنکارا و مسکو رخ می‌دهد تقصیر واشنگتن است. به قول یکی از مقام‌های سابق امریکایی اگر ایالات متحده با ترکیه "مثل یک مدفوع" رفتار نمی‌کرد آنکارا با خرسندی به سنگری در برابر مسکو تبدیل می‌شد. این روشی غیردیپلماتیک برای انتقاد از روابط واشنگتن با یگان‌های کردی مدافع خلق بود. با دانستن آن چه در مورد روابط ترکیه و روسیه می‌دانیم بعید به نظر می‌رسد که ترکیه تحریم‌های اقتصادی را علیه مسکو اعمال کند و حتی در صورت کنار گذاشتن یگان‌های مدافع خلق از سوی واشنگتن سایر جنبه‌های روابط دوجانبه خود با روسیه را کاهش دهد. صرفنظر از این موضوع به نظر می‌رسد که حامیان ترکیه به قدری در حمایت از آن کشور غرق شده اند که قادر به ارزیابی دقیق اهداف استراتژیک آنکارا نیستند. آنان کاملا درست می‌گویند که ترک‌ها از رابطه ایالات متحده با گروهی که معتقدند قابل تفکیک از سازمان‌های تروریستی نیست یعنی حزب کارگران کردستان (پ ک ک) ناخرسند هستند، اما آنان نمی‌دانند که مقام‌های ترک علاقه به ایفای نقش مشابه نقش ترکیه در دوران جنگ سرد ندارند. در آن بازه زمانی ترکیه برای دفاع از غرب بازیگری بسیار مهم و کلیدی محسوب می‌شد.
اگر ترکیه واقعا قصد داشت سنگری برای غرب باشد (آن گونه که حامیان دولت ترکیه تصور می‌کنند) آن کشور سامانه دفاع هوایی اس -۴۰۰ را از روسیه خریداری نمی‌کرد. هم چنین، در آن صورت ترکیه برای توسعه نیروگاه هسته‌ای آک کویو که شرکت انرژی دولتی روسیه "روس اتم" اکنون آن را مورد بهره برداری قرار می‌دهد با روس‌ها قرارداد منعقد نمی‌کرد. هم چنین، در آن صورت ترکیه برای توسعه بندر مرسین با روس‌ها قرارداد منعقد نمی‌کرد. منتقدان ترکیه به این موارد اشاره می‌کنند تا نتیجه بگیرند که ترکیه دیگر شریک قابل اعتماد غرب نیست.
آنان در استدلال خود حق دارند. ترکیه ممکن است متحد ناتو باشد، اما به سختی می‌توان آن کشور را یک شریک قلمداد کرد. در همین حال، تمایل مخالفان ترکیه به تشخیص واگرایی آنکارا از غرب به عنوان همسویی با روسیه باعث درک نادرست سیاست خارجی ترکیه می‌شود. بر کسی پوشیده نیست که جناحی در آنکارا وجود دارد که عمیقا با دیده شک و تردید به ناتو می‌نگرد و قصد دارد ترکیه بیش‌تر در آغوش مسکو قرار گیرد. نقوذ این گروه در دستگاه سیاست خارجی ترکیه همراه با فراز و نشیب داشته بوده است. با این وجود، در لحظاتی که آنان نفوذ بیش‌تری داشته‌اند اردوغان در برابر سپردن سکان سیاست خارجی ترکیه به دست به اصطلاح اوراسیاگرایان مقاومت ورزیده است. اگر اردوغان در برابر آنان تسلیم شود این تصمیم احتمالا منجر به گسست ترکیه از غرب خواهد شد. علیرغم تقویت روابط ترکیه با روسیه گسست ترکیه از غرب چیزی نیست که اردوغان بخواهد.
اردغان خواستار کسب اهرم فشار است و کلیت پویایی روابط ایالات متحده – ناتو – ترکیه – روسیه به او فرصتی می‌دهد تا خواسته‌هایش را بر واشنگتن و بروکسل تحمیل کند. برای مثال، هنگامی که یک مقام دفاعی ترکیه احتمال خرید هواپیمای جنگنده سوخو-۳۵ روسیه را مطرح کرد این تهدید را بدان خاطر عنوان نمود که اعضای کنگره امریکا در مورد فروش جنگنده اف-۱۶ امریکا به آنکارا جنجال به پا کرده بودند. ترک‌ها با طرح چنین تهدیدی قصد دارند این نگرانی را در واشنگتن ایجاد کنند که اگر ترکیه نتواند از امریکا تسلیحات مورد نیازش را دریافت کند غرب ترکیه را از دست خواهد داد. این بازی برای ترکیه تنها تا زمانی امکان پذیر است که ناظران خارجی ترکیه را غربی یا شرقی قلمداد کنند. اردوغان نمی‌خواهد ترکیه به یک دارایی برای سیاست خارجی روسیه تبدیل شود بلکه می‌خواهد آن کشور صرفا به عنوان یک عضو ناتو در جبهه جنوب شرقی آن پیمان قلمداد شود.
آن چه در حال حاضر در سیاست خارجی ترکیه در حال رخ دادن است با مضمون گفتگوی سال‌ها پیش من با دوستان ترک‌ام در آنکارا انطباق دارد. ترکیه ممکن است از ایالات متحده و ناتو فاصله بگیرد، اما به طور کامل با روسیه همسو نخواهد شد. ترکیه ترکیه است.
انتهای پیام/.
https://2foriat.ir/vdcicua52t1az.bct.html
نام شما
آدرس ايميل شما