اولین و شاید جدی‌ترین چالش بزرگ برای سیاست خارجی ایران در خاورمیانه ۲۰۲۳ مواجهه با سناریویی خطرناک تحت عنوان «امکان وقوع حمله نظامی به ایران» است. سناریویی که وقوع آن می‌تواند همچون زلزله‌ای ۱۰ ریشتری معادلات منطقه‌ای را دگرگون کند. سناریویی که حتی فکر کردن به آن نیز می‌تواند ترسناک باشد. چالشی که احتمال وقوع آن بسیار پایین، اما تامل در ابعاد آن برای استراتژیست‌های سیاست خارجی ایران بسیار دارای اهمیت خواهد بود
۱۰ چالش بزرگ ایران در خاورمیانه ۲۰۲۳/از سناریوی وقوع جنگ تا تعامل با بغدادِ «السودانی»
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ۲ فوریت، «خاورمیانه آبستن تحولات بزرگی خواهد بود. منطقه خاورمیانه در سال جدید میلادی رخداد‌هایی قریب‌الوقوع را تجربه خواهد کرد. اتفاقات بزرگی در خاورمیانه ۲۰۲۳ در شرف وقوع هستند. سناریو‌های مثبتی برای منطقه غرب آسیا قابل پیش‌بینی نیستند. بایدن در ۲۰۲۳ انتظار خبر‌های خوب از خاورمیانه نداشته باشد.»
به گزارش فرارو، این‌ها و چند نمونه مشابه دیگر گزاره‌هایی هستند که در چند وقت اخیر، به شکل جدی از سوی محافل رسانه‌ای در ارتباط با تحولات پیش‌رو در منطقه خاورمیانه مطرح می‌شوند. ناظران سیاسی، جدی‌تر از هر زمان دیگری از وقوع رخداد‌های بزرگ و سرنوشت‌ساز نسبت به آینده این منطقه در سال جدید میلادی خبر می‌دهند. بسیاری بر این باور هستند که تحولات جدید می‌تواند همچون زلزله‌ای بزرگ برای نظم و امنیت منطقه‌ای در خاورمیانه باشد. به تبع وقوع رخداد‌های بزرگ در این منطقه، مناسبات بین‌المللی نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
وقوع هر گونه رخداد بزرگی در خاورمیانه ۲۰۲۳، به‌معنای چالشی برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود. هیچ تحول بزرگی در منطقه نمی‌تواند بدون ارتباط با جایگاه و امنیت ملی ایران باشد. در ادامه نوشتار حاضر به منظور تبیین هر چه بیشتر این موضوع، ۱۰ رخداد (تحول) احتمالی خاورمیانه ۲۰۲۳ ارائه می‌شوند که هر کدام می‌توانند چالش و آزمونی بزرگ برای استراتژیست‌های سیاست خارجی ایران باشند.

۱- وقوع جنگ بزرگ با محوریت ایران

به قدرت رسیدن مجدد نتانیاهو، در اغماء فرو رفتن برجام، تعلیق نسبی مذاکرات عادی‌سازی مناسبات ایران با عربستان و طرح پیش‌بینی‌های عجیب از احتمال وقوع جنگ بزرگ علیه ایران از سوی ناظران سیاسی غربی، از جمله مهم‌ترین زمینه‌های هستند که از درون آن‌ها سناریوی خطرناک وقوع جنگ بزرگ مطرح می‌شود. روایت دیگر از این موضوع، احتمال حمله نظامی به ایران در ۲۰۲۳ است. وقوع چنین سناریویی، شاید در سال‌های گذشته بسیار غیرمحتمل به نظر می‌رسید، اما در مقطع کنونی همین‌که موسساتی همچون گروه بین‌الملل بحران یا ریچارد هاس، رئیس شورای راهبردی وزارت خارجه آمریکا به طرح آن می‌پردازند، می‌بایست جدی قلمداد شود.
باید توجه داشت، بسیاری از تحولات بزرگ جهانی در نتیجه یک رخداد ناخواسته اتفاق افتاده‌اند. در همین چارچوب، اولین و شاید جدی‌ترین چالش بزرگ برای سیاست خارجی ایران در خاورمیانه ۲۰۲۳ مواجهه با سناریویی خطرناک تحت عنوان «امکان وقوع حمله نظامی به ایران» است. سناریویی که وقوع آن می‌تواند همچون زلزله‌ای ۱۰ ریشتری معادلات منطقه‌ای را دگرگون کند. سناریویی که حتی فکر کردن به آن نیز می‌تواند ترسناک باشد. چالشی که احتمال وقوع آن بسیار پایین، اما تامل در ابعاد آن برای استراتژیست‌های سیاست خارجی ایران بسیار دارای اهمیت خواهد بود.

۲- پرونده تنش‌زدایی ایران با عربستان

تنش‌زدایی ایران با عربستان، در چند سال گذشته یکی از پرونده‌های همیشگی‌ای بوده که در دستور کار دستگاه دیپلماسی کشور قرار داشته است. پس از سال‌ها تنش در مناسبات بعد از قطع مناسبات دیپلماتیک تهران و ریاض در سال ۲۰۱۵، در سال ۲۰۲۱ چهار دور مذاکرات پنهانی میان نمایندگان دو کشور در بغداد، پایتخت عراق صورت گرفت. چهارمین دور مذاکرات که از سوی مقام‌های سیاسی ایران و عربستان نیز مورد تایید قرار گرفت، در ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۱ (۳ مهر ۱۴۰۰) برگزار شد. آخرین دور مذاکرات نیز با قریب به ۶ ماه فاصله در ۲۱ آوریل ۲۰۲۲ (اول اردیبهشت ۱۴۰۱) در بغداد اتفاق افتاد.
با گذشت بیش از ۸ ماه همچنان برگزاری دور جدید (ششم) مذاکرات در حالت انتظار باقی مانده است. این وضعیت در شرایطی است که مقام‌های سیاسی دو کشور بار‌ها از آمادگی خود برای گفتگو و مذاکره تاکید کرده‌اند. اهمیت این پرونده برای دستگاه سیاست خارجی ایران این است که تنش‌زدایی با عربستان می‌تواند گشایشی بزرگ در حل مسائل ایران با کشور‌های حاشیه خلیج فارس داشته باشد. عربستان در مقام یک قدرت منطقه‌ای، پرستیژ ویژه‌ای در میان جهان عرب دارد. عادی‌سازی مناسبات ایران با این کشور می‌تواند دریچه‌هایی جدید را بر روی دستگاه دیپلماسی کشور بگشاید. مدیریت پرونده تنش‌زدایی به عربستان، بدون تردید، چالشی بزرگ است که نیازمند تدبیر ویژه کارگزان ایرانی در سال ۲۰۲۳ خواهد بود.

۳- انتخابات سرنوشت‌ساز ترکیه در ژوئن ۲۰۲۳ و اهمیت ماندن یا رفتن اردوغان

از سال ۲۰۰۲ تا کنون که حزب عدالت و توسعه در مسند قدرت ترکیه بوده، تهران مناسبات خود با آنکارا را با تمرکز بر در قدرت بودن یک حزب اسلام‌گرای معتدل تنظیم کرده است. فراز و نشیب‌هایی از همکاری و تنش طی دو دهه گذشته در روابط خارجی دو کشور وجود داشته، اما در یک ارزیابی کلان، می‌توان سطح مناسبات دو طرف را قابل قبول دانست. پس از سال‌ها حضور رجب طیب اردوغان و حزب عدالت و توسعه در راس حکمرانی ترکیه، به نظر می‌رسد سال ۲۰۲۳ می‌تواند بستر تغییراتی کلان در این کشور باشد.
در ۱۸ ژوئن ۲۰۲۳ (۲۸ خرداد ۱۴۰۲) انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری ترکیه برگزار خواهد شد. انتخاباتی که بر خلاف سابق پیش‌بینی می‌شود، این بار دیگر ستاره اقبال اردوغان افول کند. اپوزیسیون ترکیه، متشکل از کمال کلیچدار اغلو، رهبر حزب جمهوری خواه خلق (CHP)، مرال آکشنر، رهبر حزب خوب (İP)، تمل کرم الله اوغلو، رهبر حزب سعادت، گلتکین اویسال رهبر حزب دموکرات ترکیه (DP)، علی باباجان، رهبر حزب دموکراسی و پیشرفت (DEVA) و احمد داوود اغلو، رهبر حزب آینده (Gelecek Partisi) مصمم هستند با ایجاد ائتلافی بزرگ به قدرت اردوغان پس از دو دهه پایان دهند.
این‌که از صندوق‌های رای انتخابات ترکیه، ترکیب پارلمان آتی این کشور چگونه چیده می‌شود و رئیس‌جمهور آینده چه کسی باشد، برای تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی ایران از اهمیتی فوق‌العاده برخوردار است. به قدرت رسیدن احزاب سکولار در پارلمان و پایان ریاست اردوغان بر حکومت، چالش و مساله بزرگی است که باید تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی ایران به شکل جدی به آن توجه داشته باشند. حتی باقی ماندن اردوغان و آک پارتی در قدرت نیز نیازمند تامل و برنامه‌ریزی برای تنظیم مناسبات سیاست خارجی تهران با آنکارا در ۲۰۲۳ و سال‌های بعد از آن است.

۴- پرونده تحولات آتی میدانی در داخل سوریه

در سال جدید میلادی تحولات آتی سوریه و معادلات میدانی احتمالی در این کشور، همچنان برای جمهوری اسلامی ایران اهمیتی ویژه دارد. همزمان با آغاز بحران در سوریه (۲۰۱۱)، دولت بشار اسد مورد حمایت بی‌دریغ تهران قرار گرفت؛ در ادامه نیز حمایت‌های بی‎‌دریغ تهران از دمشق تداوم داشت. در تمامی سال‌های بعد از ۲۰۱۶ نیز که پیروزی‌های ارتش حکومت مرکزی بر نیرو‌های رقیب آغاز شد، همچنان تهران در مقام متحدی قابل اعتماد برای بشار اسد باقی ماند. طی سال‌های اخیر نیز در نتیجه نشست‌های آستانه و سوچی، ایران در کنار کشور‌های ترکیه و روسیه، نقشی مهم را در معادلات میدانی سوریه ایفا کرده است. حضور محسوس و صرف هزینه‌های بزرگ ایران در سوریه، موجب شده که تحولاتی آتی این کشور در سال جدید میلادی نیر از اهمیتی فوق‌العاده برخوردار باشد.
تعیین تکلیف مناطق باقی‌مانده از سرزمین‌های سوریه که هنوز تحت کنترل حکومت مرکزی قرار ندارد، مهم‌ترین چالش (مساله) داخلی سوریه در سال جدید خواهد بود. در یک سوی معادلات نیرو‌های غالبا بینادگرا و تحت حمایت ترکیه در غرب فرات قرار دارند که کانون اصلی تجمع‌شان در ادلب است. در سوی دیگر معادله سرزمین‌های تحت کنترل کرد‌های سوریه یا همان نیرو‌های دموکراتیک سوریه (SDF) در شرق فرات قرار دارند. تلاش حکومت مرکزی سوریه برای کنترل بر این مناطق، خواه از طریق جنگ یا مذاکره، چالشی جدیست که برای سیاست‌گذاران ایرانی از اهمیتی فوق‌العاده برخوردار است. چرا که موضوع برای دمشق فراتر از یک جنگ ساده خواهد بود. چالش جدی‌تر تعیین ماهیت قانون اساسی و آینده نظام سیاسی سوریه است که برای ایران می‌تواند بسیار موضوعی حیاتی باشد.

۵- تنش‌زدایی اردوغان و اسد

رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه که در سال‌های اخیر دشمن شماره یک بشار اسد بود، اخیرا دست دوستی و صلح را به سوی بشار اسد دراز کرده است. در ماه‌های اخیر، بر خلاف رویکرد تنش‌زای ۱۱ سال گذشته، مقام‌های نظامی و سیاسی ارشد ترکیه نسبت به آغاز فرآیند تنش‌زدایی با دولت بشار، چراغ سبز نشان داده‌اند. حتی ترک‌ها با صراحت از آمادگی برای خروج از سوریه و بازگشت مناطق غرب فرات به دمشق سخن می‌گویند.
در چنین فضایی به نظر می‌رسد، قبل از انتخابات ماه ژوئن، قطار تنش‌زدایی‌های دومینوار اردوغان به ایستگاه دمشق نیز خواهد رسید. این که بعد از این رخداد (تنش‌زدایی ترکیه و سوریه در سال ۲۰۲۳) چه تغییراتی در معادلات منطقه‌ای و میدانی سوریه اتفاق افتاد، دیگر مساله مهمی بوده که نیازمند بررسی و آینده‌پژوهی استراتژیست‌های ایرانی است.

۶- پیمان صلح ابراهیم با تمرکز بر عادی‌سازی مناسبات میان عربستان و اسرائیل

در دوسال گذشته، پیوستن عربستان به پیمان صلح ابراهیم یک از موضوعاتی بوده که به طور مکرر از سوی رسانه‌ها و ناظران سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. پیمان ابراهیم (Abraham Accords) به امضای پیمان صلح کشور‌های امارات متحده عربی و بحرین در ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۰ (۲۵ شهریور ۱۳۹۹) با حضور دونالد ترامپ اشاره دارد. بعد از امضای این توافق‌نامه کشور‌های مراکش و سودان نیز به آن ملحق شدند. در وضعیت جدید، به ویژه بعد از روی کارآمدن مجدد بنیامین نتانیاهو، جدی‌تر از هر زمان دیگری، بحث پیوستن عربستان سعودی به پیمان ابرهیم مطرح می‌شود.
در چند هفته گذشته برخی از رسانه‌های غربی، اسرائیلی و عربی نیز از فراهم شدن زمینه‌ها برای عادی‌سازی مناسبات اسرائیل و عربستان سعودی پرده برداشته‌اند. برآیند احتمالی پیوستن ریاض به این پیمان در سال ۲۰۲۳، دومینوی ورود دیگر کشور‌های عربی به فرآیند عادی‌سازی مناسبات با اسرائیل خواهد بود. بنابراین، دقت‌نظر و تعیین استراتژی برای تعامل با چنین رخدادی، دیگر چالش بزرگ برای سیاست خارجی ایران در سال جدید میلادی است.

۷- آینده تشکیل دولت در لبنان

لبنان، در کنار کشور‌هایی همانند عراق و سوریه، یکی از مهم‌ترین کانون‌های تمرکز سیاست خارجی ایران طی دهه‌های گذشته بوده است. این کشور طی سال‌های متمادی بحران در عرصه مدیریت سیاسی و حکمرانی تجربه کرده است. حضور بازیگران نزدیک به ایران همانند حزب الله و جنبش امل در صحنه معادلات سیاسی لبنان، موجب شده که همواره ایران یکی از بازیگران اصلی در صحنه معادلات این کشور باشد.
در سال‌های اخیر صحنه سیاسی لبنان پرتنش بود که پایان کار میشل عون از منصب ریاست جمهوری، در ۳۰ اکتبر ۲۰۲۲ (۸ آبان ۱۴۰۱) بر دایره بحران تعمیق هر چه بشتر بحران افزود. خداحافظی عون که همراه با صدور فرمان استعفای دولت بود عملا صحنه سیاست و حکمرانی بیروت را با بحرانی بزرگ مواجه ساخت. در دو ماه گذشته موضوع جایگزین «عون» به چالشی بزرگ برای لبنانی‌تبدیل شده است. نجیب میقاتی، نخست‌وزیر موقت نیز تا کنون نتوانسته گام مثبتی را در مسیر برداشتن موانع بر دارد. با تعمیق بحران سیاسی در لبنان، مذاکرات پیرامون تشکیل دولت جدید به ۲۰۲۳ موکول شد. اکنون نقش‌آفرینی و راهبرد سیاست خارجی ایران در قبال تشکیل دولت جدید در بیروت دیگر چالش مهمی بوده که نیازمند پردازش و تعیین استراتژی است.

۸- فرآیند صلح در یمن

همزمان با آغاز تحولات انقلابی در منطقه خاورمیانه (بهار عربی) در سال ۲۰۱۱ کشور یمن به یکی از کانون‌های جدید سیاست خارجی ایران تبدیل شد. بعد از قدرت‌گیری شیعیان الحوثی از اواسط سال ۲۰۱۳ نقش‌آفرینی تهران در معادلات این کشور گشترش پیدا کرد. موفقیت‌های میدانی جنبش انصارالله، موقعیت ایران به عنوان یکی از بازیگردانان اصلی در تحولات یمن را بیش از بیش تقویت کرد.
در ادامه ناکام ماندن جبهه متحد عربی به رهبری عربستان سعودی در تحقق اهداق تهاجم نظامی خود، از اواسط سال ۲۰۱۸ تلاش‌های جهانی برای حل بحران از طریق مذاکره را به همراه داشت. با وجود در جریان بودن کج‌دار و مریز مذاکرات میان بازیگران درگیر در بحران، به نظر می‌رسد سال ۲۰۲۳ می‌تواند نقطه عطفی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح باشد. مذاکراتی که در سال ۲۰۱۹ بر کشتی سازمان ملل در بندر حدیده در دریای سرخ کلید خورد و حالا می‌تواند به ساحل خشکی رهنمون شود.
در روز‌های اخیر نیز اخباری مبنی بر توافق عربستان و انصارالله درباره تمدید آتش‌بس منتشر شده است. حتی گزارش‌ها از موافقت محمد بن سلمان برای پرداخت حقوق کارمندان دولت حکایت دارند. این رخداد‌ها به وضوح نشان می‌دهند که تا چه اندازه تحقق صلح در میدان یمن، در سال جدید میلادی نزدیک و قابل تحقق به نظر می‌رسد. در چنین فضایی، مذاکرات صلح و آینده مناسبات عربستان با دولت صنعا، چالشی جدی برای تصمیم‌گیرندگان دستگاه دیپلماسی ایران است.

۹- وضعیت آتی تنش فلسطین با اسرائیل بعد از به قدرت رسیدن مجدد نتانیاهو

در سال جدید میلادی تشکیل یکی از رادیکال‌ترین کابینه‌های دولت در تاریخ اسرائیل، امکان تشدید تنش‌ها با فلسطین را به اوج رسانده است. بازگشت نتانیاهو به قدرت، همراه با حضور افرادی در راس تصمیم‌گیری بوده که هیچ‌گونه باوری به راه‌حل دو دولتی ندارند. آن‌ها بر استفاده از قوه قهریه و تداوم شهرک‌سازی‌ها در مناطق اشغالی، تاکید دارند. غالب تحلیل‌ها نیز بر این گزاره صحه می‌گذارند که احتمالا ۲۰۲۳ سالی پرتنش در مناسبات میان اسرائیل و فلسطینی‌ها خواهد بود. این که ایران چه راهبردی را می‌بایست در قبال رخداد‌های احتمالی در باب این مساله در پیش بگیرد، دیگر چالش مهمی است که حتما نیازمند تامل و ارائه راهبرد‌های چند سطحی دستگاه دیپلماسی ایران است.

۱۰- مناسبات ایران با دولت السودانی

پس از گذشت یک سال تمام توقف صحنه حکمرانی عراق بعد از برگزاری انتخابات پارلمانی ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱ (۱۸ مهر ۱۴۰۰)، رسیدن کرسی نخست‌وزیر به جریان نزدیک به ایران، چشم‌اندازی مثبت را در آینده مناسبات تهران با بغداد ترسیم کرد. بر خلاف تصورات ابتدایی، مواضع محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق در چند وقت اخیر نشان داد که به قدرت رسیدن او نیز آن‌چنان که تصور می‌شد، هم‌راستای با منافع ایران نیست.
اخیرا استفاده چندباره السودانی، عبدالطیف رشید، رئیس‌جمهور عراق و مقتدی صدر، رهبر جریان صدر از نام جعلی خلبج فارس (خلیج ع. ر. ب. ی) سحطی از واکنش‌های منفی را در تهران به همراه داشته است. همزمان روی خوش السودانی به باقی ماندن نیرو‌های نظامی آمریکا در عراق، نشان داد که مناسبات ایران با عراق نیز یک چالش جدی برای مسئولان سیاست خارجی کشور در سال ۲۰۲۳ خواهد بود.
انتهای پیام/.
https://2foriat.ir/vdcjfmetzuqea.sfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما