به نظر می‌رسد که دولت سیزدهم که پیش از این جبهه پایداری را به دلیل ارتباط این جبهه با کانون‌های رای احمدی‌نژاد در کنار خود نشانده بود، پس از حذف اصلاح‌طلبان از عرصه سیاسی و فقدان رقیب در انتخابات، احساس نیازی به آن‌ها نمی‌کند.
پشت پرده برکناری معاون سیاسی وزیر کشور/جبهه پایداری در گوشه رینگ
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ۲ فوریت، «مشخص شد کت اصولگرایان تن کیست، جبهه پایداری بازنده معامله دولت و نواصولگرایان، قالیباف چک اول را محکم زد، فشار مجلس نتیجه داد و...» این عبارات و عبارات دیگری از این دست، دیروز و پس از انتشار خبر برکناری معاون سیاسی وزیر کشور در خبرگزاری‌ها و شبکه‌های اجتماعی بازنشر شدند.
یکشنبه شب و در شرایطی که افکار عمومی ایرانیان در تب و تاب حادثه تروریستی در حرم شاهچراغ قرار داشتند، ناگهان خبر برکناری معاون سیاسی وزیر کشور ابتدا روی خروجی مرکز اطلاع‌رسانی وزارت کشور و پس از آن در خبرگزاری‌ها بازتاب پیدا کرد. چهره‌ای که خرداد ماه پای برگه بخشنامه محدودسازی نمایندگان را امضا کرده بود، کمتر از ۲ ماه بعد در مرداد ماه، امضای وزیر کشور را پای برگه برکناری خودش دید.
در این میان، هر چند صالحی، دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت تغییر غلامرضا را فداکاری و ازخودگذشتگی دولت برای تقویت راهبرد همکاری قوا برشمرد؛ اما تحلیلگران می‌دانستند این تغییرات، پشت پرده‌ها و پس‌لرزه‌های دیگری هم دارد که به زودی منشا تغییرات مهمی در جبهه اصولگرایی خواهد بود.
همزمانی برکناری محمدرضا غلامرضا با حادثه تروریستی شاهچراغ به اندازه‌ای غیرمترقبه بود که برخی تحلیلگران دلیل این برکناری را از اساس مرتبط با حوادث شیراز دانستند.
فرضیه‌ای که بلافاصله رد و اعلام شد که هیچ تصمیم و هیچ ارتباطی با رخداد‌های تروریستی شیراز ندارد. اما دلیل این تغییرات چیست؟
«اعتماد» هفته قبل در گزارشی از «کامبک طرفداران قالیباف» و ابتکار عمل نواصولگرایان در مواجهه با اعضای جبهه پایداری نوشت و اعلام کرد، طرفداران قالیباف با اسم رمز «جریان انحرافی» به دنبال خنثی کردن مین‌هایی هستند که جبهه پایداری بر سر راه فعالیت‌های آنان کار گذاشته است. راهبردی که به نظر می‌رسد مرحله به مرحله و با دقت در حال اجراست تا نهایتا جبهه پایداری را در گوشه رینگ قرار دهد.
برداشت اول) معامله می‌کنم؛ پس هستم
برکناری معاون سیاسی وزیر کشور، جدا از تنازعات میان جبهه پایداری و نواصولگرایان، اما پرده از یک راز مهم در جبهه اصولگرایی برمی‌دارد و آن احتمال گردش عجیب دولت رییسی از منتهی‌الیه چپ جبهه اصولگرایی به کرانه‌های راست این جبهه است. دولت رییسی که طی ۲ سال گذشته مناسبات ارتباطی عمیقی را با جبهه پایداری و جریان نزدیک به احمدی‌نژاد برقرار کرده بود تا اندازه‌ای که بسیاری از تحلیلگران دولت رییسی را دولت سوم محمود نامگذاری کرده‌اند، این روز‌ها در حال یک پوست‌اندازی مهم است.
نشانه‌های این پوست‌اندازی هم در اظهارات و کنش‌های چهره‌های اصلی اصولگرا در حال نمایان شدن است. به نظر می‌رسد که دولت سیزدهم که پیش از این جبهه پایداری را به دلیل ارتباط این جبهه با کانون‌های رای احمدی‌نژاد در کنار خود نشانده بود، پس از حذف اصلاح‌طلبان از عرصه سیاسی و فقدان رقیب در انتخابات، احساس نیازی به آن‌ها نمی‌کند.
به این دلیل است که قرارداد نانوشته‌ای را با بازیگران دیگر اصولگرا امضا کرده و به سمت آن‌ها گردش کرده است. پیش از این بسیاری از تحلیلگران سیاسی پیش‌بینی می‌کردند که جبهه پایداری به دلیل فقدان تعلق به طبقه خاص و حاشیه‌سازی‌های مستمر در جبهه اصولگرایی از عرش به فرش رسیده و کانون‌های قدرت خود را یک به یک از دست دهد.
بسیاری معتقدند کانون این هبوط از جایی آغاز شد که چهره‌های نزدیک به این جبهه در جمعیت عدالت‌خواهان، اقدام به افشای برخی اطلاعات درخصوص فساد در سازمان اوقاف شدند. رویکردی که هر چند عدالتخواهان و پایداری‌چی‌ها پیش از این در ماجرای سیسمونی گیت هم از آن بهره برده بودند، اما این بار در مختصات و قلمرو‌هایی قدم گذاشته‌اند که از منظر اصولگرایان غیرقابل توجیه است.
پس از افشای پرونده‌های مرتبط با اوقاف توسط وحید اشتری و روشن شدن ارتباط این جریان با جبهه پایداری بود که پروژه خروج جبهه پایداری از کانون‌های اصلی قدرت کلید خورد. برای این منظور لازم بود که ابتدا راهبرد‌های پایداری‌ها کنار گذاشته شود و سپس گروه‌های جایگزین آن‌ها وارد عمل شوند. اما آیا نشانه‌های تحلیلی برای این تغییرات وجود دارد یا تنها فرضیاتی مبهم هستند؟
برداشت دوم) انگ‌ها و انگاره‌های اصولگرایی
«سوپر انقلابی‌ها»، انگی است که قالیباف و افراد نزدیک به او بار‌ها برای نواختن جبهه پایداری از آن بهره برده‌اند؛ اما این بار جدا از نواصولگرایان، یکی دیگر از چهره‌های بانفوذ اصولگرا، وارد پروسه حذف پایداری‌چی‌ها شده است.
دیروز غلامرضا حدادعادل در شمایل رییس شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب اسلامی در اظهاراتی که بسیاری از خبرگزاری‌ها آن را با تیتر «حمله حدادعادل به جبهه پایداری» منتشر کردند، گفت: «اجازه ندهیم جریان تحریف تحت پوشش ادبیات انقلابی، مسائل ملی را پای منافع حزبی ذبح کنند و رفتار سهم‌خواهانه از خود نشان دهند.» با کمی دقت در سخنان حدادعادل مشخص خواهد شد که کدام طیف و جریان سیاسی مخاطب او قرار گرفته است. اظهاراتی که التهاب و اضطراب را در جبهه پایداری به اوج رساند.
علی خضریان یکی از چهره‌های تصمیم‌ساز جبهه پایداری دیروز در پاسخ به این پرسش که موضوع برکناری وزیر کشور را چطور ارزیابی می‌کنید؟ با نگرانی و عصبانیت پاسخ داد: «من با «اعتماد» مصاحبه نمی‌کنم. زور که نیست.» خضریان که مانند بسیاری از اعضای جبهه پایداری، خود را بازنده قمار در ماجرای بخشنامه معاون سیاسی وزیر کشور و احتمالا انتخابات می‌داند، حاضر نیست درباره چشم‌انداز پیش روی این طیف سیاسی با رسانه‌ها گفتگو کند.
در سکوت اعضای جبهه پایداری، اما حدادعادل رییس شورای ائتلاف نیرو‌های انقلاب اسلامی که در جلسه شورای مرکزی ائتلاف نیرو‌های انقلاب اسلامی سخن می‌گفت، یادآور شد: «اجازه ندهیم جریان تحریف تحت پوشش ادبیات انقلابی، ذهنیت نادرستی از جبهه انقلاب در اذهان عمومی ایجاد و انقلابی‌ها را در مسائل سیاسی فاقد عقلانیت و اخلاق معرفی کند.»
یکی از منابع آگاه در مجلس از مشکلات عدیده جبهه پایداری پس از ماجرای افشای اوقاف اشاره کرده و می‌گوید، جبهه پایداری پس از این رخداد تحت فشار شدیدی قرار گرفته و اعضای این جبهه مدام در حال تنازع با یکدیگر هستند.
برداشت سوم) بخشش لازم نیست، حذفش کنید
این مثلث به یک ضلع سوم هم نیاز دارد؛ احتیاج است برخی کانون‌های نزدیک به دولت هم وارد میدان شده و از آغاز پروسه دوری دولتمردان از پایداری‌چی‌ها سخن بگویند. این وظیفه ظاهرا به عهده صالحی، دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت سپرده شد. صالحی تغییر معاون سیاسی وزیر کشور را فداکاری و از خودگذشتگی دولت برای تقویت راهبرد همکاری قوا برشمرد و گفت: «دولت کوتاه آمد تا چشم فتنه را کور کند.»
کور کردن چشم فتنه، گزاره دیگری است که رمزگشایی از آن اسرار بسیاری را نمایان می‌کند. صالحی، دبیر شورای اطلاع‌رسانی دولت در توییت نوشت: «تغییر معاون سیاسی وزیر کشور فداکاری و از خودگذشتگی دولت برای تقویت راهبرد مورد تاکید در نماز عید فطر یعنی همکاری قوا است. دشمنان ایران بیش از هر چیز به اختلاف‌های زیر خیمه انقلاب دل بسته‌اند و دولت ولو به قسمت کوتاه آمدن از حق خود مصلحت بزرگ‌تر را کور کردن چشم این فتنه می‌داند.»، اما آیا دولت به این راحتی هم‌پیمانان دیروزش را رها کرده و دست در دست یاران تازه نواصولگرا به سمت افق پیش رو حرکت می‌کند؟
برخی تحلیلگران معتقدند هسته سخت قدرت از جبهه پایداری عبور کرده و ترجیح می‌دهد، فضا دراختیار طیف‌هایی از اصولگرایان قرار بگیرد که هم قابل اطمینان بوده و هم طبقه و انگاره‌های خاص خود را داشته باشند. تجربه فعالیت‌های سیاسی جبهه پایداری هم در زمان احمدی‌نژاد و هم دوران پس از آن نشان می‌دهد که اعتماد به این جریان دشوار است و کنشگران این طیف هر آن آماده عبور از هم‌پیمانان و ولی‌نعمتان خود هستند. ارزیابی‌هایی که ماجرای سیسمونی گیت و افشای اطلاعات سازمان اوقاف بر درستی آن دلالت می‌کند.
انتهای پیام/.
https://2foriat.ir/vdcc.4qia2bqm0la82.html
نام شما
آدرس ايميل شما