يکشنبه ۲۷ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۹
کد مطلب : 1462

۴ خواست ایران برای احیای توافق هسته‌ای

هادیان گفت: تداوم وضعیت موجود مستلزم توافق موقت با ایران است که به موجب آن ایران با برخی شروط موافقت می‌کند و در ازای آن، میزانی از تخفیف در تحریم‌ها را دریافت می‌کند؛ شبیه به سلف برجام، یعنی برنامه اقدام مشترک.
۴ خواست ایران برای احیای توافق هسته‌ای
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ۲ فوریت، ناصر هادیان، ۶۵ ساله، استاد علوم سیاسی ایرانی در دانشگاه تهران است. او دکترای خود را از ایالات متحده گرفته و مدتی در دانشگاه کلمبیا در نیویورک تدریس کرده است. هادیان از نفوذ قابل‌توجهی در میان نخبگان ایرانی برخوردار است. هادیان از جمله کارشناسان ایرانی است که معتقد است برجام دیر یا زود احیا خواهد شد.
به گزارش هم‌میهن؛ دلیل او برای این تحلیل این است که هریک از طرفین، گزینه‌های جایگزین چندان مناسبی به جای برجام ندارد و همه گزینه‌های جایگزین روی میز به جای حل مسئله مشکل را دوچندان کرده و تنش میان ایران و غرب را تشدید خواهند کرد.
متن گفت‌وگوی اشپیگل با ناصر هادیان را در ذیل می‌خوانید:
شما می‌گویید که توافق هسته‌ای که رسماً برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نامیده می‌شود، ممکن است به‌زودی، به‌رغم همه نشانه‌های مخالف، از سر گرفته شود. چه چیزی شما را اینقدر خوش‌بین می‌کند؟
همه گزینه‌های جایگزین برجام ناخوشایند و پرهزینه هستند. آن‌ها گزینه‌های بدی برای همه طرف‌ها هستند، زیرا استفاده از گزینه‌های دیگر ممکن است جنگ را در پی داشته باشد.
چطور؟
بیایید نگاهی به دو جایگزین احتمالی برجام بیندازیم که در حال حاضر در ایران مورد بحث هستند. یکی تداوم وضع موجود است و دیگری تشدید وضع موجود.
این به معنای واقعی یعنی چه؟
تداوم وضعیت موجود مستلزم توافق موقت با ایران است که به موجب آن ایران با برخی شروط موافقت می‌کند و در ازای آن، میزانی از تخفیف در تحریم‌ها را دریافت می‌کند؛ شبیه به سلف برجام، یعنی برنامه اقدام مشترک.
به‌عنوان مثال، ایران مجاز خواهد بود نفت یا فرآورده‌های نفتی بیشتری بفروشد تا در ازای روشن کردن مجدد دوربین‌ها (دوربین‌های تاسیسات هسته‌ای که فعالیت در آنجا نظارت می‌کنند) و کاهش غنی‌سازی اورانیوم، درآمد کسب کند. دومین مسیر ممکن «توقف در برابر توقف» نامیده می‌شود. این مسیر اساساً به این معنی است که ایران غنی‌سازی اورانیوم را در سطح فعلی متوقف می‌کند و آمریکا و اروپا تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای را حفظ می‌کنند، اما از اعمال هرگونه تحریم جدید خودداری می‌کنند. به عبارت دیگر، این مسیر می‌تواند از تشدید تنش جلوگیری کند.
آیا این یک راه‌حل خواهد بود؟
به نظر من در غیاب برجام، توقف در برابر توقف عملی‌ترین گزینه است. اما نمی‌تواند یک معامله نهایی باشد.
تشدید تنش چطور؟ در واقع این به چه معناست؟
تشدید تنش مستلزم آن است که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی رسما ایران را به نقض برجام متهم کند و سپس پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کند.
اگر ایران بخواهد اورانیوم با درجه تسلیحاتی تولید کند و در نتیجه عمدا معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را که زمانی امضا کرده بود، نقض کند، چنین اقدامی ممکن است صورت بگیرد؟
با این حال، هر قطعنامه شورای امنیت در مورد تحریم‌ها علیه ایران توسط چین و یا روسیه وتو خواهد شد. این وضعیت سپس سایر اعضای اروپایی را به فکر «مکانیسم بازگشت سریع» می‌اندازد.
مکانیسم ماشه توافقی است که به هر طرف برجام اجازه می‌دهد در شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌های بیشتری را درخواست کند؛ تحریم‌هایی که پس از آن نمی‌توانند وتو شوند. حتی روسیه یا چین هم نمی‌توانند آن را وتو کنند.
دقیقا. ایران پیش از این هشدار داده است که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه، نه‌تن‌ها از برجام، بلکه از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای نیز خارج خواهد شد.
این یک گام خطرناک خواهد بود. ایران با چنین اقدامی دقیقاً چه هدفی را دنبال خواهد کرد؟
اگر ایران از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و برجام خارج شود، بازرسان آژانس از کشور اخراج می‌شوند، دوربین‌ها خاموش می‌شوند و دیگر هیچ نظارتی وجود نخواهد داشت. این امر منجر به ابهام کامل در مورد برنامه هسته‌ای ایران می‌شود.
این یک اقدام تحریک‌کننده حساب شده که به‌طور طبیعی نگرانی و ترس را در سطح بین‌المللی گسترش می‌دهد. اما با چه هدفی؟
تنش تشدید خواهد شد. ایالات متحده برای اینکه تهدید خود را معتبر جلوه دهد، ناو‌های هواپیمابر را به منطقه خواهد فرستاد و همراه با متحدانش برای حمله به ایران آماده خواهد شد. ایران در آن صورت موقعیت جنگ منطقه‌ای به خود خواهد گرفت. اوضاع متشنج می‌شود و هر حادثه، اشتباه محاسباتی یا سوءتفاهم می‌تواند منجر به یک جنگ بزرگ شود.
این برای تهران بسیار خطرناک است. در صورت وقوع جنگ، ایران نیز متحمل خسارات زیادی خواهد شد.
ایران در صورت درگیری بیشترین ضرر را خواهد دید. اما نکته اصلی این است که این جنگ بین آمریکا و ایران نخواهد بود، بلکه یک درگیری منطقه‌ای با بسیاری از کشور‌های درگیر خواهد بود. بنابراین، درحالی‌که ایران متضرر خواهد شد، همه کشور‌های منطقه از چنین جنگی به‌شدت آسیب خواهند دید. بنابراین، براساس هر محاسبات منطقی، می‌توان از چنین وضعیتی اجتناب کرد و بازگشت به برجام را کارآمدترین، عملی‌ترین و کم‌هزینه‌ترین گزینه در نظر گرفت.
چنین سناریویی حاکی از آن است که تهران می‌خواهد تقریباً به هر قیمتی به توافق برسد و حتی حاضر است برای رسیدن به توافق خطر یک حمله احتمالی اسرائیلی-آمریکایی را بپذیرد.
هیچ‌کس جنگ نمی‌خواهد. اما ایران در مواجهه با یک حمله نظامی به‌شدت پاسخ خواهد داد. ایران قاطعیت خود را قبلاً هم نشان داده است. پس از ترور سردار سلیمانی در سال ۲۰۲۰، سپاه پاسداران ۲۱ موشک به سمت پایگاه‌های آمریکایی در عراق شلیک کرد و برای ایران مهم نبود که پاسخ متقابل آمریکا چقدر قوی خواهد بود. پس از آن حمله به تاسیسات نفتی آرامکو را داشتیم....
و این اقدامی انتقام‌جویانه در پاسخ به خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از برجام بود. حمله به آرامکو ۵۰ درصد از تولید نفت عربستان را نابود کرد. این ریاض بود که ترامپ را برای خروج از برجام تحت فشار قرار داده بود.
پس از آن نیز سپاه پاسداران خطر یک پاسخ متقابل شدید را پذیرفت. برای من، این تحولات نشانه این است که اگر ایران به گوشه‌ای رانده شود، واکنش شدیدی نشان خواهد داد.
در تهران حرف این است که رهبری ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهوری، ابراهیم رئیسی، وزیر امور خارجه و حتی گردان‌های قدس اکنون طرفدار توافق برجام هستند. اما سپاه موافق توافق نیست. چرا؟
آن‌ها می‌خواهند ایران در موقعیت قوی‌تری باقی بماند. آن‌ها خواهان یک توافق بهتر، طولانی‌تر و قوی‌تر هستند. اما این مذاکرات سال‌ها طول می‌کشد. هیچ‌کدام از ما آن زمان را نداریم.
وقتی پای برجام و تصمیم برای توافق در میان است، سپاه پاسداران در ایران چقدر تاثیرگذار است؟
مثل همه کشور‌هایی که برجام را امضا کرده‌اند، در ایران نیز نیرو‌های سیاسی متفاوتی وجود دارند که برخی موافق و برخی مخالف برجام هستند. توازن قوا در ایران در حال حاضر به نفع برجام است، اما ممکن است در آینده چنین نباشد. بنابراین، من معتقدم که ایالات متحده و اروپا بهتر است از فرصت فعلی برای بازگشت به برجام استفاده کنند.
پس از آخرین تلاش ناموفق برای احیای برجام در اوت ۲۰۲۲، یک توافق هسته‌ای جدید چه شکل و شمایلی می‌تواند داشته باشد؟
در حال حاضر ایده‌هایی مطرح است که من مدتی پیش در تدوین آن‌ها کمک کردم و اکنون توسط برخی کارشناسان و سیاستگذاران در ایران مطرح می‌شود. اولویت اول و مطلق ایران، تضمین پایداری این معاهده است تا هیچ رئیس‌جمهوری در آمریکا در آینده نتواند از توافق هسته‌ای خارج شود. همان کاری که رئیس‌جمهور دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ انجام داد.
چگونه چنین چیزی ممکن است؟ هیچ رئیس‌جمهور ایالات متحده نمی‌تواند به رئیس‌جمهور بعدی دیکته کند که در دوره ریاست‌جمهوری خود چه کاری انجام دهد.
یکی از راه‌های ممکن این است که ایران سانتریفیوژ‌های خود را برچیند و آن‌ها را در انباری به همراه اورانیوم غنی‌شده در ایران نگه دارد.
نه مثل دفعه قبل که مواد هسته‌ای در روسیه ذخیره می‌شدند؟
دقیقا. این انبار هم می‌تواند توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در داخل ایران مهر و موم شود و هم نظارت شود. اگر ایالات‌متحده از توافق خارج شود، ایران می‌تواند به سرعت به این مواد دسترسی پیدا کند و دوباره برنامه هسته‌ای خود را گسترش دهد. این یک اثر بازدارنده بر تصمیم روسای‌جمهور آینده ایالات متحده برای خروج از برجام خواهد داشت.
آیا این خواسته اصلی تهران است؟
چهار خواسته اصلی وجود دارد. دوم مکانیسم ماشه است که به هر امضاکننده توافق اجازه می‌دهد در صورتی که ایران به تعهدات خود ذیل توافق عمل کند، درخواست بازگشت تحریم‌های سازمان ملل را مطرح کند. ایران خواستار اجماع یا اکثریت شش قدرت بزرگ برای فعال‌کردن این مکانیسم است، نه فقط یک کشور. سومین نگرانی برای ایران این است که اطمینان حاصل شود که میزان عمل تعهدات قدرت‌های غربی نیز توسط یک نهاد ناظر نظارت می‌شود.
این مسئله در عمل چگونه ممکن است انحام شود؟
تهران از کمیته‌ای متشکل از کارشناسان و دیپلمات‌ها می‌خواهد تا پایبندی به توافق برجام را در آمریکا و اروپا نیز بررسی کنند. حتی زمانی که برجام به‌طور کامل اجرا شد، ایران تمام مزایای اقتصادی مورد توافق را دریافت نکرد؛ و خواسته چهارم؟
موضوع چهارم که در میان محافل سیاسی درگیر در توافق هسته‌ای در ایران مورد بحث قرار گرفته است، شامل جبران خسارات ناشی از اعمال مجدد تحریم‌های آمریکا است. دولت تخمین می‌زند که تحریم‌ها بیش از ۲۴۰ میلیارد دلار برای ایران هزینه داشته است.
چه کسی باید این هزینه‌ها را بپردازد؟
در ایران بار‌ها این بحث مطرح شده است که درحالی‌که ایران به بخشی از تعهدات خود عمل کرد، ایالات متحده به‌طور کامل تعهدات خود را نادیده گرفت و از توافق خارج شد و اروپایی‌ها را در موقعیتی قرار داد که آن‌ها نیز مجبور به نادیده گرفتن برجام شوند. تعهدات مسائل فنی دیگری نیز وجود دارد که به‌دلیل سادگی، نیازی به بحث در اینجا نیست.
ایرانی‌ها واقعاً چقدر خواسته‌های خود را واقع‌بینانه می‌دانند؟ در آگوست سال ۲۰۲۲، مذاکرات به دلیل غیرقابل‌قبول بودن خواسته‌های ایران برای اروپا و ایالات متحده، شکست خورد.
مذاکره‌کنندگان ایرانی می‌دانند که دولت بایدن به دلیل ملاحظات سیاست داخلی ممکن است نتواند به‌طور مستقیم به ایران پول پرداخت کند. غرامت می‌تواند به صورت خطوط اعتباری یا سایر مزایای اقتصادی ملموس باشد. فرانسه و ژاپن نیز پیشنهاد‌هایی با محوریت سرمایه‌گذاری ده‌ها میلیاردی در ایران ارائه کرده‌اند.
طرف مقابل چطور؟ غرب از توافق مجدد چه نتیجه‌ای خواهد گرفت؟
ایران آماده است تا خواسته‌های آمریکا را در نظر بگیرد. به‌عنوان مثال، ایران می‌تواند با تمدید تمام بند‌های غروب در برجام به‌مدت پنج سال دیگر موافقت کند.
این امر، کمی امنیت بیشتری را به توافق تزریق می‌کند، اما هنوز به احتمال زیاد کافی نخواهد بود.
علاوه بر این، به‌جای ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده با خلوص ۳.۶۷ که در برجام ذکر شده است، تنها ۲۰۰ کیلوگرم می‌تواند در ایران باقی بماند. ایران همچنین می‌تواند تعداد سانتریفیوژ‌ها را از ۵ هزار به ۳ هزار کاهش دهد و دسترسی به سایت‌های هسته‌ای بیشتری را تسهیل کند.
برخی در غرب مخالف هرگونه توافق جدید با ایران هستند، زیرا این توافق باعث تثبیت حکومتی می‌شود که دوست دارند شاهد فروپاشی‌اش باشند. آیا چنین نگرانی‌هایی موجه است؟
تکیه بر این تحلیل ساده‌لوحانه و ساده‌انگارانه مبنی بر اینکه حکومت ایران در آستانه فروپاشی است، می‌تواند عواقب فاجعه‌باری داشته باشد؛ پیامد‌هایی که می‌تواند منجر به تشدید تنش شود که قبلاً بحث شد.
مقامات ایران به جای این توافق، چه چیز دیگری را می‌توانند به نسل جوان ارائه دهند؟
بسیاری از جوانان و دیگرانی که در سال ۲۰۱۵ مشتاقانه از برجام حمایت کردند و در نتیجه به روابط بهتر با آمریکا و اروپا امیدوار بودند، در سال ۲۰۱۸، زمانی که آمریکا از توافق خارج شد و اروپا نیز به تعهدات خود عمل نکرد، امید خود را از دست دادند. بخش قابل‌توجهی از نخبگان سیاسی در ایران معتقدند که ایران باید در عوض تمرکز خود را بر چین و روسیه معطوف کند.
چنین تغییر استراتژی‌ای مستلزم چه چیزی است؟
کسانی که طرفدار «نگاه به شرق» هستند، همانطور که در اینجا نامیده می‌شود، استدلال می‌کنند که خروج ایالات متحده از برجام غیرقابل اعتماد بودن این کشور را ثابت کرد و نشان داد که اروپا نیز به لحاظ راهبردی قابل اتکا نیست. هرچند اروپا به‌طور شفاهی از برجام حمایت کرد و خود را به لحاظ سیاسی در مقابل رئیس‌جمهور آمریکا قرار داد، اما از نظر عملی، آنچه را که دولت ترامپ خواسته بود، انجام داد. بنابراین، بسیاری از نخبگان و کارشناسان در ایران امیدوارند که روابط نزدیکتر با چین و روسیه وضعیت اقتصادی ایران را بهبود ببخشد و در نتیجه جمعیت جوان را راضی کند.
چین و روسیه چه چیزی برای ارائه دادن به ایران دارند؟
چین تاکنون بورسیه‌های تحصیلی خود را برای دانشجویان ایرانی به میزان قابل‌توجهی افزایش داده است. شرکت‌های چینی در ایران، ایرانیان زیادی را به کار گرفته‌اند.
خود جوانان ایرانی چه می‌خواهند؟
همچنان که صد‌ها مؤسسه خصوصی زبان انگلیسی نشان می‌دهند، ایرانیان بیشتر به سمت غرب گرایش دارند. آمریکا و اروپا باید از این فرصت استفاده کنند. من نیز نسبت به حضور در مدار چین محتاط هستم و امیدوارم تصمیمات اتخاذشده در آمریکا و اروپا، ایران را به این سمت سوق ندهد.
انتهای پیام/.
https://2foriat.ir/vdce.p8zbjh8ew9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما