شنبه ۵ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۰:۰۶
کد مطلب : 1228

«بن سلمان» چگونه آتش جنگ و تهدید را از عربستان دور کرد؟

بن سلمان به خوبی به این امر پی‌برد که تجاری‌سازی درآمد‌های نفتی ریاض و پیشبرد برنامه بلندپروازنه سند چشم انداز ۲۰۳۰، نیازمند امنیت در داخل و جذب گسترده سرمایه‌گذاری‌های خارجی است. همین امر او را به سوی در پیش گرفتن پنج صلح بزرگ در منطقه سوق داد. صلح‌هایی برای دور کردن سایه جنگ و تهدیدات امنیتی از عربستان و استوار کردن گام‌ها برای تحقق رویا‌پردازی بزرگ در توسعه
«بن سلمان» چگونه آتش جنگ و تهدید را از عربستان دور کرد؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ۲ فوریت، «ام بی زد» لقبی است که جهان غرب، به ویژه انگلوساکسون‌ها به معمار عربستان نوین داده‌اند. شاهزاده‌ای ۳۸ ساله با بلندپروازی‌های بزرگ، تصمیمات بحث‌برانگیر، چالش‌های فراوان، بی‌باک در ایجاد تغییر و البته مصمم در پیش‌برد اهداف از هر طریق ممکن. سیاست‌مداریست با رویکرد ماکیاولیستی که طی تنها ۵ سال داستان‌هایی از تنش و صلح را برای کشورش خلق کرده است. همزمان با کوبیدن بر طبل تحول‌خواهی، از هیچ تلاشی برای سرکوب مخالفان در داخل امتناع نورزیده است.
به گزارش فرارو، محمد بن سلمان، در یک سنت‌شکنی تاریخی در خاندان پادشاهی سعودی، از ۲۱ ژوئن ۲۰۱۷ (۳۱ خرداد ۱۳۹۶) به عنوان ولیعهد عربستان برگزیده شد. شاهزاده جوان سعودی، با رویا‌های بزرگ برای آینده عربستان بسیار سریع‌تر از آن‌چه تصور می‌شد افسار قدرت و تصمیم‌گیری در ریاض را تحت کنترل گرفت. او عملا، حتی سال قبل از برگزیده شدن به عنوان ولیعهد، کنترل امور را در عربستان در دست گرفته بود.
محمد بن سلمان، به عنوان رهبر طیف جدید شاهزادگان سعودی موسوم به طیف «بازها»، از همان سال ۲۰۱۵ که به عنوان وزیر دفاع برگزیده شد، بر طبل تنش‌افروزی و مداخله فعال عربستان در سطح منطقه‌ای کوبید. در مارس ۲۰۱۵ رهبری جبهه متحد عربی در حمله به یمن را عهده‌دار شد. بعد از ماجرای حمله به سفارت عربستان سعودی در تهران در ۱۲ دی ماه ۱۳۹۴ (۲ ژانویه ۲۰۱۶) ساز‌های تنش حداکثری با تهران را کوک کرد. در ژوئن ۲۰۱۷ با همراهی سه کشور دیگر روابط دیپلماتیک را با قطر قطع و دوحه را تحریم کرد. در سال ۲۰۱۸ بعد از ماجرای قتل روزنامه‌نگار سعودی در استانبول، تنش‌ها را با ترکیه و اردوغان به اوج رساند. همزمان سطح مداخله در بحران سوریه را افزایش داد.
ماجراجویی‌های بن سلمان عملا ریاض را با پرتنش‌ترین مقطع تاریخ معاصر خود در سیاست‌گذاری خارجی مواجه کرد که البته بخش بزرگ آن را می‌توان ناشی از روی کار بودن رئیس‌جمهوری گانگستر مشرب در آمریکا (دونالد ترامپ) ارتباط داد. پسر هفتم ملک سلمان بن عبدالعزیز آل سعود، چنین می‌پنداشت که ریاست ترامپ در کاخ سفید، فرصتی تاریخی برای تغییر نقش عربستان در منطقه خاورمیانه و حتی کل نظام جهانی است.
همزمان با تغییر نقش در سیاست خارجی، «ام بی زد» برنامه‌های بلندپروازنه‌ای را در داخل کلید زد. او در ۱۵ آوریل سال ۲۰۱۶ از تدوین «سند چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان» سخن به میان آورد. این سند، با هدف کاهش وابستگی عربستان به درآمد‌های نفتی، ایجاد ساختار‌های اقتصادی جدید، تنوع اساسی در درآمد‌های خود از مسیر توریسم و تحول در بخش‌های آموزش، سلامت، زیر ساخت و خدمات در سال ۲۰۱۷ (پس از انتخاب بن سلمان به عنوان ولیعهد) فاز اجرایی به خود گرفت. این طرح شامل ۸۰ کلان پروژه است که هر کدام بر ۳.۷ تا ۲۰ میلیارد دلار هزینه دارند.
آنچه بن سلمان ابتدا در ذهن می‌پروراند تبدیل شدن عربستان به قدرت منطقه‌ای فعال در خاورمیانه و توسعه تاریخی در داخل بود، اما به نظر می‌رسد او به تدریج به ناهمخوانی این دو هدف‌گذاری پی برد. سیاست‌های تنش‌افروزانه بن سلمان در سیاست خارجی، تهدیدات امنیتی را علیه عربستان ایجاد کرد که مهم‌ترین نمود آن حمله پهپادی انصارالله یمن به تأسیسات تولید نفت آرامکو در بقیق و خریص در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ (۲۳ شهریور ۱۳۹۸) بود. بن سلمان به خوبی به این امر پی‌برد که تجاری‌سازی درآمد‌های نفتی ریاض و پیشبرد برنامه بلندپروازنه سند چشم انداز ۲۰۳۰، نیازمند امنیت در داخل و جذب گسترده سرمایه‌گذاری‌های خارجی است. همین امر او را به سوی در پیش گرفتن پنج صلح بزرگ در منطقه سوق داد. صلح‌هایی برای دور کردن سایه جنگ و تهدیدات امنیتی از عربستان و استوار کردن گام‌ها برای تحقق رویا‌پردازی بزرگ در توسعه.

۱- صلح بزرگ بن سلمان با اردوغان

تنش در روابط عربستان و ترکیه در جریان انقلاب‌های مردمی در منطقه خاورمیانه در سال ۲۰۱۱ کلید خورده بود. تنش‌های دو کشور در ماجرای ایفای نقش و حمایت غیرمستقیم عربستان از کودتای ناکام ۱۵ جولای ۲۰۱۶ گسترده بیشتری به خود گرفت. در ادامه مناسبات دو کشور در پیوند با مسائلی همچون بحران کشور‌های عربی با قطر، قتل جمال خاشقچی و بحران لیبی به اوج رسید.
در این بین، پرونده قتل خاشقچی مهم‌ترین عامل تنش و تیرگی در مناسبات آنکارا با ریاض بود. که در اکتبر ۲۰۱۸ توسط عوامل امنیتی تحت فرمان محمد بن سلمان رخ داد، دولت ترکیه با تبلیغات گسترده، ولیعهد سعودی‌ها را کانون حملات خود قرار داد و در سطح بین‌المللی لابی‌گری گسترده‌ای برای محکومیت ریاض داشت. این موضوع به اندازه‌ای بیخ پیدا کرد که حتی ریاض در سطح قطع مناسبات سیاسی با آنکارا پیش رفت. از رو شمشیر کشیدن اردوغان برای ولیعهد سعودی، تنش‌ها را به اوج رساند و زمینه‌ساز دشمنی بزرگ میان دو طرف شد.
بن سلمان نیز در سوی مقابل سیاست تحریم کالا‌ها و تولیدات سینمایی ترکیه را در دستور کار قرار داد. مناسبات دو کشور در سال‌ها بعد از ۲۰۱۸ به تیره‌ترین سطح ممکن رسیده بود، اما بعد از پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا، یکباره شاهد چرخش در مناسبات دو طرف و گام برداشتن در مسیر صلح بزرگ بودیم. در جبهه آنکارا، «عصر آب شدنِ یخ مناسبات میان آنکارا با جهان عرب» کلید خورد و در جبهه ریاض، تنش‌زدایی بزرگ در دستور کار قرار گرفت. در همین چارچوب، در ۸ ژانویه ۲۰۲۱ (۱۹ دی ۱۳۹۹) «سعد الحریری» نخست‌وزیر مکلف لبنان به استانبول رفت. سفری که از آن به عنوان ماموریت پنهان «میانجی‌گری میان عربستان و ترکیه» یاد شد.
در ادامه مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه در ماه می ۲۰۲۱ به ریاض سفر کرد. در تداوم موج تنش‌زدایی در روابط آنکارا و ریاض، دستگاه قضایی ترکیه در ۷ آوریل ۲۰۲۲ (۱۸ فروردین ۱۴۰۱) در حکمی جنجالی تصمیم گرفت پرونده قتل «جمال خاشقچی» روزنامه‌نگار منتقد سعودی را به عربستان ارجاع دهد. متعاقب این اقدام ترکیه، دولت عربستان تحریم غیررسمی کالا‌های ترکی را برداشت. همین امر موجب شد که در ماه مارس ۲۰۲۲ تجارت میان دو کشور به ۵۸ میلیون دلار برسد که سه برابر میزان ثبت شده در سال ۲۰۲۱ بود.
در گام‌های بعدی در ۲۸ آوریل ۲۰۲۲ (۸ اردیبهشت ۱۴۰۱) رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه در سفری دو روزه برای دیدار با پادشاه و ولیعهد راهی عربستان شد. در ۲۲ ژوئن ۲۰۲۲ (اول تیر ۱۴۰۱) نیز محمد بن سلمان در سفری دو روزه راهی آنکارا شد، تا یکی از پروژه‌های صلح «ام‌بی زد» به نتیجه برسد.

۲- کلید زدن بزرگ‌ترین صلح منطقه‌ای بعد از ۷ سال قطع مناسبات دیپلماتیک با ایران

مهم‌ترین و شاید خاص‌ترین پروژه صلح بن سلمان در قالب تنش‌زدایی با ایران بعد از ۷ سال قطع مناسبات دیپلماتیک کلید خورد. در نتیجه حمله خودسر‌ها به سفارت عربستان سعودی در تهران و کنسول‌گری عربستان در مشهد در ۱۲ دی ماه ۱۳۹۴ (۲ ژانویه ۲۰۱۶) مناسبات دیپلماتیک تهران با ریاض قطع شد. علاوه بر عربستان، بسیاری از کشور‌های عربی نیز در همراهی با ریاض سفرای خود را از تهران خارج کردند.
در عرصه میدانی و فراتر از مجادلات لفظی داخلی نیز حمله به سفارت ریاض در تهران، به مبنایی برای آغاز عصری از تنش حداکثری در مناسبات دو کشور تبدیل شد. ریاض با مدیریت طیف جوان یا جناح تندرو‌ها به رهبری محمد بن سلمان، در پرونده‌های مهم منطقه‌ای همچون یمن، لبنان، سوریه، عراق و... رویکرد تقابل حداکثری با منافع تهران را در پیش گرفت.
هر چند تنش‌های تهران و ریاض در بالاترین سطح ممکن در جریان بود، اما از ابتدای ۲۰۲۱ یعنی بعد از پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پروژه تنش‌زدایی با ایران در دستور کار بن سلمان قرار گرفت. در فروردین ۱۴۰۰ نخستین مذاکرات میان هیات‌های ایران و عربستان به میزبانی بغداد آغاز شد. تا اردیبهشت ۱۴۰۱ پنج دور مذاکرات میان طرفین برگزار شد که سه دور آن غیر علنی و دو دور پایانی به صورت رسمی بود.
آخرین دور مذاکرات دو کشور به میزبانی بغداد در اردیبهشت سال جاری (۱۴۰۱) برگزار شد. در حالی‌که مقرر شده بود، دور جدید مذاکرات در تابستان یا اوایل پاییز برگزار شود، تحت تاثیر ناآرامی‌های داخلی ایران و فضای متشنج بین‌المللی، گفتگو‌های جدید با تعلیق مواجه شد. با این وجود، پس از قریب به ۱۰ ماه تعلیق، این‌بار این نقش سازنده و ویژه شی جین‌پینگ رئیس جمهوری خلق چین بود که بانی صلح بزرگ تهران و ریاض شد.
در ۱۰ مارس ۲۰۲۳ (۱۹ اسفند ۱۴۰۱) با گذشت بیش از هفت سال تنش حداکثری در مناسبات دو کشور توافق از سرگیری روابط دو جانبه را امضا کردند. این توافق با صدور بیانیه‌ای سه جانبه در پکن با امضای شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، «مساعد بن‌محمد العیبان» مشاور امنیت ملی عربستان سعودی و «وانگ ئی» عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین اعلام شد.
بر اساس توافق حاصل شده، جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی توافق کرده‌اند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارت‌خانه‌ها و نمایندگی‌ها را بازگشایی کنند. طی چندین هفته اخیر نیز شاهد هستیم که میان وزارت خارجه دو کشور پیام‌های مثبتی مخابره شده و دو کشور بر بازگشایی سفارت‌ها تاکید کرده‌اند. حتی وزارت اقتصاد سعودی‌های از آمادگی خود برای سرمایه‌گذاری بزرگ در ایران خبر داده است.

۳- صلح با قطر پس از چهار سال تنش حداکثری

مهم‌ترین پرونده تنش افروزی بن سلمان در سطح روابط خارجی را می‌توان به پرونده قطع روابط سیاسی و تحریم و محاصره اقتصادی دوحه ارجاع داد. در ۵ ژوئن ۲۰۱۷ (۱۵ خرداد ۱۳۹۸) چهار کشور عربی مصر، عربستان، بحرین و امارات به رهبری محمد بن سلمان سیاست قطع روابط با قطر را در دستور کار قرار دادند. با گذشت بیش از سه سال و نیم از تنش حداکثری در مناسبات عربستان با قطر، شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمینه را برای تجدیدنظر بن سلمان در رویکرد خود نسبت به دوحه ایجاد کرد.
در چهارم ژانویه ۲۰۲۱، دولت کویت به نیابت از بن سلمان، ماموریت تنش‌زدایی با قطر را در پیش گرفت. در این مقطع کویت از طرف عربستان وعده داد که ریاض به محاصره قطر پایان و مرز‌های خود را با این کشور باز خواهد کرد. متعاقب این توافق در ۵ ژانویه ۲۰۲۱ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر برای شرکت در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس در شهر قدیمی العلا وارد عربستان سعودی شد. «توافق العلا» میان دو کشور امضا شد و عربستان متعهد شد روابط کامل با دوحه از جمله باز شدن مرز‌های هوایی، زمینی و دریایی به روال قبل بازگرداند.
در ادامه روند تنش‌زدایی، در ۲۵ اکتبر ۲۰۲۱ (۳ آبان ۱۴۰۰) تمیم بن حمد آل ثانی امیر این کشور امروز برای مشارکت در مراسم رونمایی از «طرح خاورمیانه سبز» به ریاض سفر کرد. محمد بن سلمان نیز در ۲۰ نوامبر ۲۰۲۲ (۲۹ آبان ۱۴۰۱) به دعوت شیخ «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر قطر برای شرکت در مراسم افتتاحیه جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ وارد دوحه شد.
در ادامه این روند ایجابی نیز در جریان سفر شی جین پینگ به ریاض در اوایل دسامبر ۲۰۲۲، بار دیگر امیر قطر راهی عربستان شد و در «نشست همکاری و توسعه خلیج فارس- چین» با رئیس‌جمهور چین دیدار کرد. در آخرین گام نیز در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۳ (۸ بهمن ۱۴۰۱) امیر قطر در رأس هیئتی سیاسی با استقبال حاکم ریاض در سفری رسمی وارد عربستان شد.

۴- بن سلمان و کلید زدن صلح بزرگ با بشار اسد

یکی دیگر از کانون‌های صلح بن سلمان در سطح منطقه‌ای، تنش‌زدایی با حکومت بشار اسد در سوریه بوده است. عربستان از سال ۲۰۱۱ و پس از آغاز ناآرامی‌ها و جنگ داخلی در سوریه روابط خود را با این کشور قطع و خواستار کناره‌گیری اسد از قدرت بود. طی سال‌های بعد از آغاز بحران نیز این کشور سیاست حمایت از مخالفان بشار اسد را در دو سطح حمایت مالی و نظامی در پیش گرفت. با این وجود طی دو سال گذشته، ریاض سیاست تنش‌زدایی و رفع تنش را در قبال دمشق اتخاذ کرده است.
در همین راستا، در اوایل ماه می ۲۰۲۲ (اردیبهشت ۱۴۰۱) که سفر پنهانی خالد حمیدان رئیس دستگاه اطلاعاتی سعودی به دمشق رسانه‌ای شد بحث در مورد احتمال تنش زدایی بین دو دشمن سابق شدت گرفت. این احتمال با سفر اولین هیئت اعزامی دمشق به سرپرستی رامی مارتینی، وزیر گردشگری سوریه به ریاض در ماه می‌که پس از ۱۱ سال قطع کامل روابط صورت می‌گرفت، تقویت شد.
در ۷ مارس ۲۰۲۳ (۱۶ اسفند ۱۴۰۱) نیز برای نخستین بار فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان، از افزایش تماس‌ها با سوریه و زمینه‌سازی برای بازگشت این کشور به اتحادیه عرب سخن گفت. در ادامه هفته پیش منابع آگاه از انگیزه عربستان برای بازگشایی کنسولگری خود در دمشق بعد از ماه مبارک رمضان پرده برداشتند. جدیدترین گزارش‌ها نیز از تصمیم دو کشور برای بازگشایی سفارت‌خانه‌ها در ریاض و دمشق در آینده نزدیک حکایت دارند.

۵- مدیریت تنش‌زدایی با اسرائیل؛ عدم پیوستن به صلح ابراهیم، اما برداشتن گام‌های نزدیکی

یکی دیگر از اقدامات ویژه بن سلمان برای دور کردن سایه‌های تهدیدات امنیتی از عربستان سعودی و پیشبرد برنامه‌های بلندپروازنه خود در مسیر توسعه در رابطه با نزدیکی به اسرائیل (نه صلح بزرگ) بوده است. در همان آغاز امضا پیمان صلح ابراهیم میان رژیم اسرائیل با کشور‌های امارات، بحرین و بعدتر مراکش با میانجی‌گری دونالد ترامپ، زمزمه‌های پیوستن عربستان به عادی‌سازی مناسبات با تل‌آویو مطرح شد. طی سال‌های اخیر به نظر می‌رسد بن سلمان به صورت هوشمندانه در قالب مسائلی همچون برداشتن محدودیت پرواز‌ها و افزایش همکاری نظامی و اقتصادی مدیریت این پرونده را عهده‌دار شده است.
در دو سال گذشته گزارش‌هایی از سرمایه‌گذاری‌های عربستان سعودی در اسرائیل منتشر شده است. اما نکته قابل تامل‌تر این است که در ماه‌های گذشته، رسانه‌های اسرائیل فاش کردند که بن سلمان در پی واردات گاز از اسرائیل برای تکمیل پروژه نئوم است. بنابر گزارش روزنامه «گلوبز» اسرائیل، این پروژه شامل احداث خط لوله گازی است که از خلیج عقبه به عربستان کشیده می‌شود و قرار است نیاز‌های انرژی پروژه «نئوم» محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و دیگر پروژه‌های گردشگری در امتداد دریای سرخ و خلیج عقبه را تأمین کند.
علاوه بر این، اخیرا خبرگزاری بلومبرگ، در گزارشی مدعی شده که بعد از روی کار آمدن مجدد بنیامین نتانیاهو، کابینه جدید اسرائیل با حمایت آمریکا، مذاکرات با عربستان سعودی را در زمینه توسعه روابط نظامی و اطلاعاتی نزدیک‌تر افزایش داده است. در مجموع به نظر می‌رسد بن سلمان از سیاست نزدیکی به اسرائیل، قصد دارد همچون ابزاری برای تداوم حمایت آمریکا از خود بهره بگیرد.
انتهای پیام/.
https://2foriat.ir/vdce.w8zbjh8wv9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما