توافق ایران و عربستان یک تحول بسیار مهم و به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ توسط چین بود که نشان دهنده نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک رو به رشد پکن در منطقه است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ۲ فوریت، جمعه گذشته عربستان سعودی و ایران بر سر از سرگیری روابط دیپلماتیک توافق کردند. دو کشور رقیب، قصد دارند سفارتخانههای خود را در کشورهای مربوطه بازگشایی کنند.
اما چارچوب دیپلماتیکی که این توافقنامه با ابعاد تاریخی برای خاورمیانه را به وجود آورد، به رهبری چین بود که از آغاز گفتوگوهای تهران و ریاض پس از چند روز مذاکره نهایت استفاده را برد. این توافقنامه توسط مساعد بن محمد العیبان مشاور امنیت ملی عربستان، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران و وانگیی وزیر خارجه چین امضا شد.
بر اساس بیانیه مشترک، این توافق حاصل مذاکراتی است که در پکن به ابتکار شی جین پینگ، رهبر چین و با هدف «توسعه روابط حسن همجواری» بین ایران و عربستان سعودی آغاز شد. توافق ایران و عربستان سعودی برای از سرگیری روابط منجر به اثرات گسترده ای در داخل و خارج از منطقه خاورمیانه خواهد شد. همچنین احتمال درگیری مسلحانه بین رقبای منطقه ای را کاهش خواهد داد. میانجیگری چین
برقراری مجدد روابط بین ایران و عربستان نشان دهنده نقطه عطف بزرگ بین دو قدرت بزرگ ژئوپلیتیک در خاورمیانه است. در سالهای اخیر، دو کشور روابط خصمانهای داشتند. سینزیا بیانکو، کارشناس روابط بین الملل در اینباره معتقد است: «آنچه که ما اولین نتایج آن را میبینیم، فرآیندی است که برخاسته از اراده ایران و عربستان سعودی برای یافتن راهحلی برای تنشها از طریق گفتگو با یکدیگر است» روندی که ابتدا به میزبانی عراق - از طریق فعالیت دیپلماتیک دولت کاظمی - و متعاقباً توسط عمان برگزار شد.
ریاض در سال ۲۰۱۶ پس از تعرض به سفارت در ایران که در واکنش به اعدام روحانی شیعه توسط سعودی صورت گرفت، روابط خود را با ایران قطع کرد. اما بغداد و مسقط نیات ایران و عربستان برای برقراری صلح را غنیمت شمرده و امکان تسهیل جلسات را فراهم کردند. چین نیز کاری مشابه انجام داد تا اراده و توانایی خود را برای تبدیل شدن به یک بازیگر نه تنها اقتصادی نشان دهد. در بیانیه مشترک آمده است: چین میزبانی و حمایت مالی از مذاکرات را با توجه به میل هر دو کشور برای حل اختلافات، بر عهده گرفت.
پکن این توانایی را داشت که وزن دیپلماتیک خود را روی پروندهای بگذارد که حل و فصل آن در حال انجام بود، چون بازیگران در مسیری قرار گرفته بودند که قصد بازگشت از آن را نداشتند. از جمله اینکه، پس از دولت مصطفی کاظمی در عراق و جایگزینی آن با یک دولت نزدیکتر به ایران، سعودیها همچنان درها مذاکره با جمهوری اسلامی را باز نگه داشته بودند. در ماه فوریه، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران، به چین سفر کرد و با شی جین پینگ، رهبر چین دیدار کرد که پس از آن دیدار مذاکرات برای از سرگیری روابط آغاز شد. در ماه دسامبر، وزرای ایران و عربستان سعودی عملاً در یک نشست چندجانبه در اردن دیدار کردند.
میانجیگری چین در این رابطه نشان دهنده تقویت حضور و نفوذ چین در منطقه خلیج فارس است که به نوعی حیاط خلوت واشنگتن محسوب میشد. برای نمونه یکی از پیامدهای این میانجیگری را میتوان افزایش نقش یوآن در مبادلات نفتی دانست که احتمالا تاثیر آن در سالهای آینده مشاهده میشود. در اواسط سال گذشته، روزنامه وال استریت ژورنال اعلام کرد که احتمالا بخشی از هزینه صادرات نفت عربستان به چین با یوآن تسویه میشود و همچنین در سالهای اخیر ایران به دلیل تحریمهای غرب، بیشتر صادرات نفت را به پکن و با یوآن داشته است. در مجموع رواج پترویوآن را میتوان یکی از نتایج اقتصادی و سیاسی این میانجیگری دانست.
بنابراین طبیعی است که این روند موجب نگرانی ایالات متحده باشد. البته دولت بایدن اصرار دارد که طرفدار کاهش تنشها در خاورمیانه از جمله از سرگیری روابط عربستان و ایران است. با این حال، مقامات آمریکایی میگویند که تردید دارند ایران به تعهدات خود عمل کند، پس اوضاع را از نزدیک زیر نظر خواهند گرفت. شکی وجود ندارد که نقش میانجیگری چین در برقراری مجدد روابط نزدیک، عامل نگرانی است، چون با نبرد برای نفوذ بین واشنگتن و پکن در داخل و خارج از منطقه مرتبط است. البته مقامات ادعا دارند که هنوز مشخص نیست که آیا تلاش های چین موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر.
جان کربی، سخنگوی کاخ سفید روز جمعه گفت که عربستان سعودی، واشنگتن را در جریان مذاکرات خود با ایران برای از سرگیری روابط دیپلماتیک قرار داده است، اما ایالات متحده مستقیما در این مذاکرات شرکت نکرده است. کربی گفت که نقشه راهی که امروز اعلام شد ظاهراً نتیجه چندین دور مذاکرات بود که برخی از آنها در عراق و عمان برگزار شد و توضیح داد که ایالات متحده از این روند حمایت میکند چون به دنبال پایان دادن به جنگ در یمن است.
چندین نقطه درگیری بین عربستان سعودی و ایران وجود دارد و گرد هم آوردن دو کشور برای یک مذاکره موفق کاری است که هر کشور بزرگی نمیتوانست انجام دهد. اگر روابط عربستان و ایران بتواند پیشرفت کند، سایر کشورهای خاورمیانه انتظارات بیشتری از چین خواهند داشت و احتمال تلاش چین برای حل و فصل مسائل دشوار منطقه افزایش خواهد یافت. از همین روی، چین تعامل با منطقه خاورمیانه را افزایش داده است.
برای واشنگتن، این بدان معناست که خاورمیانه دوباره به عنوان عرصه رقابت قدرتهای بزرگ ظاهر میشود. نفوذ فزاینده چین در خاورمیانه هنوز هیچ گونه منافع حیاتی ایالات متحده را تهدید نمیکند. با این حال، اتحاد عمیق چین با ایران و عربستان، نگرانکننده است و خطرات بلندمدتی را برای مشارکتها و دسترسی تجاری آمریکا به همراه دارد. سرمایه گذاری پکن در خاورمیانه
بسیاری از کشورهای خاورمیانه میزبان سرمایه چینی در سالهای اخیر بودهاند. عربستان سعودی نیز یک متحد قدیمی اقتصادی برای پکن است و هر دو کشور در سال ۲۰۱۹ حدود ۳۰ قرارداد همکاری اقتصادی به ارزش حدود ۲۸ میلیارد دلار امضا کردند. چین با حجم تجارت سالانه نزدیک به ۸۰ میلیارد دلار مهمترین شریک تجاری عربستان سعودی است. چین اخیراً توافق نامهای برای ساخت یک پروژه انرژیهای تجدیدپذیر در چارچوب چشم انداز ولیعهد سعودی برای دستیابی به انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۶۰ امضا کرد و همچنین سعودیها برای مجوز تجارت مستقیم در بورس شانگهای درخواست کردند.
شی متعهد شد که مشارکت پکن با ریاض را تقویت کند و در این راستا دو کشور ۳۴ قرارداد انرژی و سرمایه گذاری امضا کردند. عربستان سعودی ۱۷.۸ درصد از واردات نفت چین را در سه ماهه اول سال گذشته به خود اختصاص داد و طبق گزارشها، مذاکراتی در مورد تسویه تجارت انرژی به ارز مربوطه انجام شده که اتکای دو کشور به دلار آمریکا را کاهش میدهد.
روابط اقتصادی گسترده با عربستان سعودی مانع از سرمایه گذاری چین در ایران، رقیب ریاض نشد، زیرا قرارداد همکاری ۲۵ ساله با تهران به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار که سال گذشته توسط دو کشور امضا شد، جایگاه ممتاز چین را در ایران تضمین کرد. در واقع تهران، چین و روسیه را جایگزینی ضروری برای روابط با غرب میداند، حتی اگر توافق هستهای جدید امضا شود.
تخمین زده میشود که از سال ۲۰۱۶، چین بین ۱۶ تا ۲۰ میلیارد دلار در قالب سرمایه گذاری، وام و سایر کمکها به عنوان بخشی از طرح کمربند و جاده که در سال ۲۰۱۳ راه اندازی شد و هدف آن اتصال چین به آسیا است، به خاورمیانه و اروپا تزریق کرده است. اکنون مسلم است که رقابت چین و ایالات متحده برای رهبری صحنه بین المللی به مرحله پیشرفتهای رسیده و پکن و نفوذ روزافزون بین المللی آن به بزرگترین دغدغه سیاست گذاران آمریکایی تبدیل شده است. با توجه به بیشترین اهمیت استراتژیک که خاورمیانه از آن برخوردار است، صداهایی در واشنگتن به گوش میرسد که درباره تلاش اژدها برای به کاهش نفوذ آمریکا در منطقه هشدار میدهد. نتیجه برد-برد
به نظر میرسد که این توافق برای هر دو کشور مزایای اقتصاد و سیاسی بسیاری دارد. ایران پس از فروپاشی توافق هستهای خود با قدرتهای جهانی در سال ۲۰۱۵، تحت تحریمهای شدید بین المللی قرار گرفت.
با این حال، توافق با عربستان سعودی احتمالا فرصتهای جدیدی را برای دور زدن تحریمها به تهران بدهد. البته ایران قبلاً روابط خود را با روسیه در این راستا تعمیق بخشیده است.
همچنین ولیعهد سعودی، میخواهد دهها میلیارد دلار برای پروژههای بزرگ هزینه کند تا با توجه به تهدیدات ناشی از تغییرات آب و هوایی، سعودی را از وابستگی به نفت خام دور کند. بنا به گفته آسوشیتدپرس آمریکا، نگرانی در مورد قرار گرفتن در معرض حملات فرامرزی این پروژهها را زیر سوال میبرد. بنابراین این توافق و کاهش تنش در منطقه قطعا به نفع ریاض و تهران خواهد بود.
در مجموع، این توافق یک تحول بسیار مهم در یک زمان حساس است و به عنوان یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ توسط چین پیشبینی میشود، به ویژه نشان دهنده نفوذ اقتصادی و دیپلماتیک رو به رشد پکن در منطقه است.
ابتکار چین در تلاش برای توافق بین دو رقیب نه تنها برای ثبات منطقهای در خاورمیانه مناسب است، بلکه به نفع ابتکار کمربند و جاده پکن نیز خواهد بود، که به دنبال توسعه زیرساختها در سراسر جهان برای تقویت تجارت است. این موضوع قطعاً از سوی واشنگتن به عنوان اقدامی از سوی پکن برای تشدید رقابت ژئوپلیتیکی خود با آمریکا در خاورمیانه تفسیر خواهد شد.
انتهای پیام/.