2فوریت:سیر تحول و ناآرامی ها در سوریه با سرعت بسیاری انجام شد و برای همه بهت آور بود. افزایش جبهه جدیدی از تنش ها در غرب آسیا مساله ای نیست که بتوان از آن چشم پوشی کرد و نگرانی همه دولت ها را در این منطقه و آینده آن را در پیش دارد اما چند سوال است که لازم کمی در مورد آن بیشتر فکر کنیم .
چرا ارتش سوریه مقاومتی برای مقابله با گروه های تروریستی و دیگر معارضین انجام نداد؟ ترکیه در این میان چه منافعی دارد؟ روسیه در میانه آشوب چه کرد؟ ایران، محور مقاومت و دیگر دولت های منطقه چه می کنند؟
1- پس از شروع روند نا آرامی ها در سوریه از مارس 2011 ارتش نقش فعالی در این مسائل داشت، مقابله با گروه های تکفیری و به ویژه داعش توسط ارتش اسد، با کمک نیروهای مستشاری روسیه و ایران؛ دست برتر نظامی در سوریه را برای اسد ایجاد کرده بود، اما باید توجه داشت مشکلات اقتصادی سوری ها با دریافت میانگین حقوق 20 دلاری ارتش این کشور که بسیار کم تلقی می شود علاوه بر دلیلی بر وا دادن و بی انگیزگی در مقابل انگیزه ای برای نفوذ و همراهی با معارضین را بیشتر می کند؛ این در حالی است که فساد سیستماتیک سالهاست در سوریه رخنه کرده است و حتی پس از برچیدن بساط داعش باز هم حکومت اسد انگیزه ای برای ایجاد اصلاحات و رفع این مشکلات نداشت، همین مساله هم یکی دیگر از دلایل بی انگیزگی ارتش و حتی مردم برای مقابله با معارضین بود.
2- ترکیه به عنوان یکی از قدرت های منطقه خاورمیانه و هم پیمان آمریکا و عضو ناتو همیشه به دنبال بسط دایره نفوذ خود در منطقه بوده و اردوغان این مساله را در حمایت از گروه های مسلح در لیبی و شمال آفریقا و همچنین همکاری با ناتو در تامین امنیت بخش هایی از افغانستان پس از خروج امریکا نشان داده است. اردوغان با کارت سوریه دست به موازنه قوای داخلی و خارجی زده است. یکی از دلایل تضعیف اک پارتی (حزب اردوغان) عواقب بحران سوریه و مساله مهاجران بود. بازگشت مهاجران سوری به بازسازی چهره اسلامگرایان در ترکیه کمک کند و جایگاه ایشان را ارتقا ببخشد اما در بعد خارجی می توان به موازنه با رقبای منطقه ای از جمله ایران و عربستان اشاره داشت؛ پیروزی اسلام گرایان اخوانی تقویت مواضع ترک ها در غرب آسیا و دروازه شمال آفریقا را در بر دارد علاوه بر این به نقش آفرینی بیشتر اردوغان در سوریه منجر خواهد شد و می تواند سپهر سیاسی تعامل ترکیه با غرب و به ویژه امریکا را تحت تاثیر خود داشته باشد. اردوغان این بار دست بالا را برای امتیازگیری از غربی ها برای تامین امنیت اسرائیل و تضعیف محور مقاومت و اصلی ترین دغدغه اردوغان یعنی مهار کردها دارد. بعید نیست به زودی شاهد درگیری هایی بین گروه های مسلح سوری با کردها SDF(نیروهای دموکراتیک سوریه) باشیم که در حال حاضر بیش از 30 درصد مناطق سوریه را در اختیار دارند.
3- هانس مورگنتا، استاد واقع گرا و نظریه پرداز بین الملل، در تعریف اتحادها می گوید: «اتحاد عبارت است از یک توافق رسمی میان دو یا چند کشور برای مدت معینی برای پیشبرد منافعشان به ویژه در ارتباط با امنیت ملی.» هدف بیشتر اتحادها ترکیب توانایی ها و افزایش ظرفیت ها برای کسب منافع بیشتر است. بنابراین دولت ها زمانی به اتحاد و ائتلاف می پردازند که سود آن بیش از زیان آن باشد. در روابط بین الملل هیچ دولتی دوستانه عمل نمی کند بلکه منافع ملی هست که چراغ راهنمای دولت ها در عرصه بین المللی است. اساس دلیل اتحادها شامل علل خارجی و داخلی است؛ علل خارجی موازنه قوا، موازنه تهدید و موازنه نرم را در بر دارد و علت داخلی تحکیم جایگاه گروه حاکم در کشور در مقابل معترضین و مخالفین را شامل می شود؛ علاوه بر این یکی از شاخصه های قابل توجه اتحادها مدت معین آنهاست، با درک این موئلفه های مهم قابل فهم است که نمی توان گفت متغیر جنگ اوکراین و درگیری روس ها در آن ناحیه تنها عدم پشتیبانی لازم در قابل حکومت اسد را باعث شده بود. احتمالا روسیه پشت پرده توافقاتی با ترکیه و آمریکا داشته است که به زودی نتایج آن را در معادلات نهایی جنگ اوکراین و امتیازاتی در قفقاز مشاهده خواهیم کرد؛ لذا می توان نتیجه گرفت که روس ها برای تامین منافع بده و بستانی انجام داده و معامله کردند و بعید نیست با گروه های معارض مسلح نیز توافقاتی این چنینی برای حفظ بندر طرطوس و لاذقیه داشته باشند.
4- حال در این نقطه به مسئله می رسیم که جایگاه ایران و محور مقاومت و دیگر بازیگران و کشورهای مهم منطقه در پس این دگرگونی مهم در خاورمیانه چه می شود؛ اساس حمایت غربی ها در جهت تغییرات و نظم جدید خاورمیانه نهفته است؛ این نظم جدید با فروپاشی حکومت اسد در سوریه که پس از شهادت رهبران حزب الله و حماس است به دنبال تضعیف بیش از پیش محور مقاومت و جمهوری اسلامی، با درگیر کردن عراق، یمن و نهایت رسیدن به ایران است. یمن گزینه ی بعدی محور استکبار برای مقابله است. یمن و انصارالله که در سال گذشته در قبال مساله فلسطین سکوت اختیار نکرده و مزاحمت هایی را در خلیج عدن، تنگه باب المندب، دریای سرخ و عبور و مرور دریایی به سمت سرزمین های اشغالی و عملیات هایی در خاک فلسطین اشغالی انجام داده است.
اما قوی شدن ایدئولوژی اخوانی در سوریه و نقش گروه های حامی ترکیه علاوه بر تقویت گروه های مسلح و بی ثباتی، ایجاد موج مهاجرت به کشورهای عربی و احتمال ایجاد موج جدیدی از گروه های تکفیری مسلح و چالش های امنیتی در دیگر کشورها به ویژه همسایه با سوریه، تضعیف نقش عربستان و مصر و ایدئولوژی وهابیت در کشورهای سنی را نیز در بر دارد.
در پایان باید توجه داشت آزادی به وسیله گروه های تکفیری و با حمایت قدرت خارجی بدون حضور چشمگیر مردم پدیدار نمی شود. این که سوریه در آینده سرنوشتی مانند لیبی خواهد داشت، وحدت سرزمینی آن از بین می رود؟ نقش کردها در این میانه چیست؟ و حمایت امریکا و تقابل ترکیه با آنان به کجا خواهد رسید؟ مطلبی است که در آینده بدان می پردازیم. می توان اشاره داشت جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با جلوگیری از تضعیف بیش از گذشته محور مقاومت و موازنه قوا باید تکیه بیشتری بر اصل خودیاری داشته باشد.