به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
۲ فوریت، در عصری که وسایل الکترونیکی شخصیمان در زندگی روزمره ما را تحت تعقیب قرار میدهند تصور زمانی که در چرخههای دنیای طبیعی زندگی میکردیم دشوار است. پیش از ظهور وسیلهای برای اندازهگیری زمان، عملا از آن استفاده نمیشد. تقویمهای قمری ابتدا وارد شدند و پیشینه اولین رقبای آن دست کم متعلق به ۱۰۰۰۰ سال پیش بود. برای تقسیم روزهای مان به بستههای زمانی کوچکتر بستههایی که میتوانیم برای سازماندهی روز کاری، تجارت و سفر از آن استفاده کنیم به یک دستگاه نیاز داشتیم. از جمله قدیمیترین آن دستگاهها ساعتهای آفتابی بودند.
قدیمیترین موردی که از ساعتهای آفتابی که با معیارهای مدرن تشخیص داده ایم به حدود ۱۳۰۰ سال پیش از میلاد مسیح باز میگردد و در حین حفاری کلبه کارگری در دره پادشاهان محل دفن مصر باستان کشف شد.
قدیمیترین کلپسیدرا یا "ساعت آبی" که نام آنها از یونانی به معنای "دزد آب" گرفته شده است به همان ترتیب باستانی است. مصریان باستان از ظروف آلابستر و بازالت سیاه با سوراخ حفر شده برای جریان آهسته و کنترل شده آب در مدت زمان از پیش تعیین شده برای این منظور استفاده میکردند. در حالی که سایر ظروف ساخته شده از خاک رس مربوط به عصر برنز در سواحل دریای سیاه در اوکراین امروزی کشف شده اند. تغییرات در این سیستم اساسی در سراسر جهان از بابل باستان و ایران تا هند، چین و بومی آمریکای شمالی و روم باستان در سراسر جهان توسعه یافته بود.
اولین "تیک، تاک"
برای رسیدن به آن چه مهمترین پیشرفت اولیه در زمان بندی محسوب میشود باید به سال ۱۰۸۸ پس از میلاد مسیح برویم و به استان هنان فعلی در چین برسیم.
"سو سونگ" مخترع مشهور توسط امپراتور وقت مامور شده بود تا ساعتی آبی بسازد که شبیه هیچ ساعت دیگری نباشد تا از آن طریق بتوان تواناییهای فکری سلسله سونگ شمالی را به نمایش گذاشت.
آن چه درباره سیستم مهندسی قطعه پیشتاز سو سونگ جالب توجه میباشد آن است که نشان دهنده وجود اولین چرخ دنگ میباشد سازوکاری که به طور متناوب قدرت چرخ دندهها را بررسی و آزاد میکند. این گروه از اجزایی که قادر به قفل و آزاد کردن انرژی حرکتی از منبعی مانند آب، گرانش یا چشمه بودند در اختراع اولین ساعتهای کاملا مکانیکی در قرن چهاردهم در اروپا نقشی اساسی داشتند.
هم چنین، این نخستین لحظهای در تاریخ بود که صدای "تیک، تاک" یک ساعت شنیده میشد. آغاز آن به صورت یک شلوغی آهسته و ملودیک و سرازیر شدن مکرر آب بود.
دستگاههای زمان
نیاز به دستگاههای پیشرفتهتر و قابل حمل نشان دهنده زمان از گوشه و کنار شنیده میشد. دانشمندان همانند اخترشناسان که پیشتر برای انجام مشاهدات خود به روشهای کمتر قابل اعتماد یا متغیر زمان سنجی تکیه میکردند به دستگاهی نیاز داشتند که بتواند ساعتها و دقیقههای منظم را بشمارد.
کلیسای مسیحی در سراسر اروپا در حال گسترش بود و بر خلاف مسلمانان در عصر طلایی اسلامی نمیتوانست به نور خورشید برای خواندن ساعت آفتابی یا اسطرلاب و مشخص کردن اوقات نیایش اعتماد کند. ساعت آبی مانند ساعت سو سونگ نیز
در نواحی یخبندان شمالی غیرقابل استفاده بود.
در اولین ساعتهای کاملا مکانیکی تاریخ آب با نیروی گرانش جایگزین شد. این کار با استفاده از وزنههای سنگینی که بر روی طنابی که به دور بشکهها میپیچیدند و با پایین آمدن وزن میچرخید صورت گرفت. این سیستم به قدری بزرگ بود که در زمان ظهور منحصرا برای استفاده در تاسیسات معماری محدود شده بود.
ساعتها با ناقوسها از بالا به صدا در میآمدند. ساعتها در روستاها و شهرهای اروپایی قرون وسطی از برجهای کلیساها و تالارهای شهر به صدا در میآمدند. نام ساعت از کلمه لاتین قرون وسطی Clocca به معنای زنگ گرفته شده است.
در آن برهه، زمان تجربهای بسیار مشترک در جوامعی بود که همگی با ساعت محلی خود کار میکردند. در جهانی بدون حمل و نقل عمومی، رسانه، تلفن یا اینترنت، تقسیم بندیهای زمانی کوچکتر برای اکثریت جمعیت ارزش کمی داشت.
آغاز قرن شانزدهم زمان ظهور اولین ساعتها بود ساعتهای کوچکی که به اندازه کافی کوچک بودند تا بتوانیم در زندگی روزمره خود با خود حمل کنیم. اگرچه آن ساعتها هنوز در اختیار افراد فوق العاده ثروتمند بودند، اما چندان به طول نیانجامید که دوباره رابطه مان را با زمان تغییر دادند.
دگرگونی در ساعت سازی با انقلاب صنعتی
در دنیای سنتی ساعت سازی انقلاب صنعتی عاملی شد که "جوزف شومپیتر" اقتصاددان فرآیند آن را "تخریب خلاق" توصیف کرد. شومپیتر از اصطلاح طوفان تخریب خلاق برای توصیف روند جهش صنعتی استفاده میکند که بی وقفه ساختار اقتصادی را از درون انقلابی کرده و بی وقفه هر آن چه کهنه و قدیمی بود را نابود میکرد و ساختاری جدید را ایجاد میکرد.
برای ساعت سازان که عمدتا در قالب کارگاههای کوچکی فعالیت میکردند و تعداد کمی از ساعتهای ارزشمند را تولید میکردند صنعت در شرف تغییر بود.
بهبود در تکنیکهای ساخت و دانش مواد باعث افزایش مقدار تولید و کاهش هزینه ساعتها شد. با پیشرفتهای تکنولوژیکی مانند پیشرفتهای "جان هریسون" در زمان اختراع کرونومتر دریایی زمان سنج بسیار دقیقی که قابلیت استفاده برای محاسبه طول جغرافیایی در دریا را داشت
ساعت از یک اسباب بازی برای نخبگان به قطعه جدی از تجهیزات علمی تبدیل شد.
"ای پی تامپسون" مورخ نقش ساعت را در قرن هجدهم در بریتانیا به عنوان "ابزار کوچکی که ریتمهای جدید زندگی صنعتی را تنظیم میکرد" به شکلی شاعرانه توصیف کرد. با این وجود، زمان بندی ایجاد شده همزمان با تحت مالکیت درآوردن زمان بندی باعث ایجاد تضاد شد.
اتکای بیشتر به شیفت کاری در کارخانهها و استثمار کارگران فقیر فرصتهایی را برای اربابان بی وجدان کارخانهها ایجاد کرده بود که تا آنجا که ممکن بود کارگران شان را مجبور به کار میساختند.
گزارشی از یکی از کارگران کارخانه قرن نوزدهم در داندی در اسکاتلند شرایط کار را این چنین شرح میدهد:"در واقع هیچ ساعت کاری منظمی وجود نداشت استادکاران و مدیران هر طور که دوست داشتند با ما رفتار میکردند. عقربههای ساعتهای کارخانهها اغلب هنگام صبح با دستکاری حرکت میکردند. ساعتها هنگام شب به جای آن که ابزار سنجش زمان باشند بهعنوان ابزاری برای مکر و ظلم به کار میرفتند. همه از صحبت کردن میترسیدند و هر کارگری از همراه داشتن ساعت میترسید. اخراج هر فردی که مدیران گمان میکردند بیش از حد در مورد علم ساعت شناسی آگاهی دارد اتفاقی غیرعادی نبود".
میتوان ادعا کرد که
انقلاب صنعتی را میتوان مقصر آغاز پایان تعادل کار و زندگی ما دانست.
این لحظهای بود که زمان از متحد مفید ما به نوعی ابزار برای کنترل اجتماعی تبدیل شد.
زمان یکبار مصرف
ساعت مکانیکی تا اواسط قرن بیستم سلطنت میکرد یعنی زمانی که شکل جدیدی از فناوری برای ایجاد تغییر ظهور کرد.
در روز کریسمس سال ۱۹۶۹ ساعت سازان ژاپنی سیکو "آسترون" اولین ساعت تجاری کوارتز* جهان را عرضه کردند. آسترون که صد برابر دقیق از رقبای مکانیکی خود معرفی شده بود ارزان قیمت نبود و صرفا ۱۰۰ عدد از آن در ابتدا ساخته شد و به قیمت ۴۵۰ هزار ین (حدود ۱۲ هزار دلار امروزی) فروخته شد. با این وجود، این وضعیت پایدار نبود. از طریق سرمایه گذاری انبوه در فناوری، ساده سازی تولید و افزایش اتوماسیون (خودکاری شدن) ساخت ساعت کوارتز بیش از پیش مقرون به صرفه شد. امروز شما میتوانید یک ساعت کوارتز با عملکرد عالی براحتی خریداری کنید.
صنعت سنتی ساعت سازی که در سوئیس شکوفا شده بود برای ایجاد تغییر آماده نبود و برای پذیرش سرمایه گذاری در فناوری تازه عملکرد کُندی داشت و ساعت سازان سوئیسی به طور فزایندهای مجبور بودند قطعات را از خارج از کشور تهیه کنند. این امر همراه با افزایش ارزش فرانک سوئیس باعث افزایش قیمت آن ساعتها و عدم توانایی و قدرت خرید آن توسط بسیاری از مشتریان شد.
در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی صنعت ساعت سازی سوئیس در وضعیت فاجعه بار افول با تعدیلهای گسترده و سقوط صدها شرکت قرار داشت که باعث رکود در دنیای قدیمی ساعت سازی و آن چه به عنوان "بحران کوارتز" نامیده میشود شده بود.
نجات صنعت ساعت سازی سوئیس عمدتا توسط یک مرد صورت گرفت: "نیکلاس هایک" کارآفرین، بازرگان و مدیر ارشد اجرایی سوئیسی - لبنانی. بانکها با هایک تماس گرفتند تا بر انحلال دو شرکت ساعت سازی سوئیسی از خط تولید خارج شده به دلیل بحران ناشی از ساخت ساعت کوارتز نظارت کند. او به جای تعطیلی کل کسب و کارها باور داشت که با تجدید ساختار اساسی راهی برای خروج از بحران پیش رو دارد.
هایک ایده تولید ساعتهای کوارتز مقرون به صرفه را از مواد ارزان قیمتی مانند پلاستیک و رزین در طیف گستردهای از طرحهای تکنیکی و مد روز مطرح کرد. او برند تجاری تازه خود را "سواچ" نامگذاری کرد.
ساعتهای سواچ به قدری جذاب و مقرون به صرفه بودند که به طور کلی نحوه خرید و استفاده مردم از ساعت را تغییر دادند. "لنی مایوت" مدیر بخش بازاریابی شرکت رقیب آمریکایی آرمیترون میگوید:"امروز مردم یک کمد ساعت دارند. سالها پیش شما یک ساعت برای فارغ التحصیلی فرزندتان خریداری میکردید و آن را به او هدیه میدادید. پس از آن این ایده مطرح شده که به جای یک ساعت مچی خسته کننده و قدیمی چرا یک ساعت مچی سرگرم کننده نداشته باشیم"؟!
پانصد سال پیش از آن ساعت یکی از گرانترین وسایل تجملی شخصی بود که هر فردی نمیتوانست خریداری کند امروزه، اما ساعتها در رنگهای مختلف از فروشگاههای محلی نیز قابل خریداری هستند.
نسخه دوم تخریب خلاق
برای ساعت سازان یکی از بزرگترین تغییرات قرن گذشته تغییر سریع تولیدکننده از صنعتگر به ماشین بوده است. بحران کوارتز، جنگ قیمتها و کاهش بودجه به این معنا بود که از دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ میلادی فضای کمی برای مهارت استادکار باقی مانده بود. در نتیجه، سازندگان ساعت به این نتیجه رسیدند که هزینه کار انسانها از ماشینها بیشتر است و بنابراین هر چه بتوان ساعتهای بیش تری را با ماشین تولید کرد بهتر و مقرون به صرفهتر است.
اکنون بار دیگر در مرحله تازهای قرار گرفته ایم. فناوری حتی از ساعت کوارتز نیز پیشی گرفته است. ابتدا گوشیهای تلفن همراه و سپس گوشیهای تلفن همراه هوشمند به ابزار اصلی برای زمان بندی و زمان بندی و وقت شناسی روزانه ما تبدیل شده اند. با این وجود، برای مثال "اپل واچ" نه تنها یک ساعت با دقت ۵۰ میلی ثانیه است بلکه یک تلفن، مرورگر اینترنت، ارائه دهنده ایمیل، سوئیچ خودرو و ردیاب تناسب اندام است و حتی میتواند قابلیت گرفتن نوار قلب (ECG) و خوانش سطح اکسیژن را ارائه دهد و به نوعی چندین فناوری موجود در یک پکیج کوچک محسوب میشود.
ساعتهای هوشمند دیگر تنها راهی برای ردیابی زمان نیستند بلکه یک ابزار ارتباطی هستند و به منبع اصلی اطلاعات تبدیل میشوند. ما میتوانیم هزینه قهوه صبح خود را از طریق ساعت هوشمند بپردازیم و مراقب سلامتی خود باشیم. این که دقیقا این تغییر در فناوری زمان بندی چه تاثیری بر زندگی مان خواهد گذاشت هنوز زود است که بگوییم، اما در حال حاضر نحوه تعامل ما با دنیای اطراف مان را تغییر داده است.
روشهایی که ما برای پیگیری زمان استفاده میکنیم طی هزاران سال تکامل بسیاری زیادی پیدا کرده اند، اما در طول مسیر زندگی ما را نیز تغییر داده اند. هر نوآوری عمده در فناوری زمان سنجی تجربه ما از زمان را نیز تغییر داده است. اینها برخی از تحولات کلیدی هستند که دنیای گذرای مدرن ما را شکل داده اند.
انتهای پیام/.